بازگشت

سيره ي انبيا و اوليا


سيره ي انبيا و روش متداول بين اوليا و ديگر افراد بشر در ابلاغ رسالت و نظام زندگي بر پايه ي مستندات تاريخي استوار بوده است به گونه اي كه در گزينش راه صواب از تاريخ بهره مي جسته و پندآموزي از تاريخ را مايه ي افتخار خود مي دانسته اند.

مثلا حضرت علي (ع) مي فرمايد: «اني و ان لم اكن عمرت عمر من كان قبلي فقد نظرت في اعمالهم و فكرت في اخبارهم و سرت في اثارهم حتي عدت كاحدهم. بل كاني بما انتهي الي من امورهم قد عمرت مع اولهم الي اخرهم. فعرفت صفو ذلك من كدره و نفعه من ضرره فاستخلصت لك من كل امر نخيله و توخيت لك جميله و صرفت عنك مجهوله. [1] .

هر چند كه من به اندازه تمامي نسلهاي گذشته عمر نكرده ام اما در كار و كردارشان نيك نگرسته ام؛ در اخبارشان انديشيده ام؛ در ميان آثار به جاي مانده شان گرديده ام آن چنان كه خود يكي از آنان شده ام، حتي مي توانم ادعا كنم كه چون جريان گذشتگان به من انجاميده است گويي با اولين تا آخرين فردشان زيسته ام. بخشهاي زلال و سودمند تاريخ را از بخشهاي تيره و زيانبارش باز شناخته ام و از هر جريان، گزيده و زيبايش را براي تو گلچين و جدا كرده ام و بخشهاي ناشناختنيش را به كناري زده ام.

مؤلف كتاب «فلسفه ي تاريخ ابن خلدون» مي نويسد:

«عبرت، پلي بود كه ذهن ابن خلدون به واسطه ي آن از رويدادهاي تاريخي عبور مي كرد و به طبيعت و علل آنها مي رسيد و دوباره به رويدادها بازمي گشت. از اينرو واژه عبرت كه ابن خلدون آن را به كار برده با «نظر» و «فهم» و همچنين با تشريح رويدادهاي تاريخي از راه فهمي كه قبلا به وسيله تعقل حاصل شده است، مترادف مي گردد.»

ويل دورانت در مكقدمه كتاب «تاريخ تمدن» مي نويسد:

«آرزو مي كنم كه اين كار احتمالا براي كساني كه عشق و شور فلسفه آنان را بدينجا كشانده است كه امور را كلي بنگرند و نظام و وحدت و شيوه هاي او را در هر دوره در ذهن تصوير كنند، مفيد باشد.»

عمده ترين انگيزه مسلمين در تأليف و تنصيف كتابهاي تاريخي و سيره را مي توان به قرار زير خلاصه كرد:

الف - توجه قرآن بطور كلي به تاريخ بشريت و ياد امتهاي مختلف و اشخاص گوناگون و عملكردهاي گوناگون ايشان در بعد فردي و اجتماعي

ب - حاكميت عنصر اختيار بر رفتار انساني كه خود ريشه اي قرآني دارد زيرا در صورت حاكم بودن جبر بر حيات او، ذكر حوادث تاريخي و ثبت و ضبط رخدادهاي جهان بشري نمي تواند فايده اي داشته باشد.

ج - اسوه و سرمشق بودن انبيا بويژه آخرين آنان حضرت محمد بن عبدالله (ص) مسلمانان را به ثبت و ضبط سخنان و رفتارها و موضعگيريهاي او واداشت.».


پاورقي

[1] نهج‏البلاغه، فيض الاسلام، نامه 31.