بازگشت

انتخاب شهادت براي نپذيرفتن ننگ ذلت


پس از طي راه هاي مسالمت آميز، نهايتا وقتي امام مي بيند كه دشمن مي خواهد او را خوار كند، بنا به مفروض مقاله كه حضرتشان فردي انقلابي و سازش ناپذير بوده اند، اكنون ديگر در روز عاشورا اعلام فرمود كه «الا و ان الدعي و ابن الدعي قد ركزني بين اثنتين، بين السلة و الذلة، هيهات منا الذلة» اي مردم، آگاه باشيد كه زنازاده پسر زنازاده مرا بين دو چيز مخير كرده است، كشته شدن با شمشير، يا خواري، دور باد از ما خواري [1] و فرمودند كه «خدايا من حجت را تمام كردم و اين گروه را از سرانجام بد بيم دادم و اكنون با اين ياران اندك، در برابر اين دشمن فزون از شمار ايستاده ام وبا آنان كارزار خواهم نمود. [2] .

پس اگر امام تن به شهادت خود و اصحاب شريفشان دادند، تنها وقتي بود كه در حد بسيار فراواني از خود انعطاف نشان داده و از هر طريق ممكن (استدلال، تحريك عواطف و...) براي جلوگيري از واقعه به شكلي كه رخ داد، اقدام نمودند، ولي از آن طرف دشمن تا حد قساوت، سختگيري و لجاجت به خرج داده و جز به تسليم امام (ع) و يارانش قانع نشد و در اين زمان بود كه امام (ع) حاضر نشد ننگ و داغ ذلت را بر خود بپذيرد و حاضر شد كه به عنوان رهبر ديني و انقلابي سازش ناپذير، در راه اهداف مقدسش، جان ببازد تا ريشه هاي حق و عدالت به وسيله خونهاي مطهرشان آبياري گردد و اگر در آن زمان ثمر نداده، لااقل نخشكد تا براي زمان مناسب ثمر دهد.


پاورقي

[1] امام حسن و امام حسين (ع)، ص 223.

[2] همان منبع، ص 224.