بازگشت

سختگيري دشمن


سختگيري فرمانده كوفه بر امام (ع) به اندازه اي بود كه تنها دو راه در پيش امام (ع) گذارده است: يا بيعت، يا كشته شدن؛ به عنوان شاهد در طي مذاكره اي، «عمرسعد» كه مايل بود اين وقايع به خونريزي نكشد، در نامه اي حتي به دروغ، براي «ابن زياد» نوشت كه از جمله راه هاي پيشنهادي امام (ع) اين است كه به نزد يزيد برود و دست در دست او بگذارد. [1] ولي پاسخ ابن زياد با تحريك «شمر» اين بود كه من تو را نفرستادم كه از مبارزه با حسين (ع) خودداري كني و او را به زنده ماندن اميدوار سازي و از طرف وي عذرخواهي نمايي و نزد من به شفاعت او برخيزي. اگر حسين (ع) و يارانش تسليم فرمان من گشتند، آن را ذليلانه نزد من بفرست و اگر نپذيرفتند، جنگ را شروع كن تا كشته شوند. سپس گوش و بيني كشتگان آنها را ببر و... در ادامه ي نامه آمده كه اگر توانايي اين كار را نداري، فرماندهي را به «شمر» واگذار كن. [2] .

اين نامه ابن زياد به حدي افراطي است كه حتي فرمانده ارشدش را نيز در صورت كوتاهي در اجراي فرمان، تهديد به عزل مي كند. اقدامات بعدي كه بستن آب بر روي امام و يارانش است [3] و وارد شدن لشكريان فراوان هم حكايت از سختگيري بيش از حد بر امام (ع) براي پذيرش بيعت، يا برگزيدن شهادت دارد.


پاورقي

[1] همان منبع، ص 187. لازم به ذکر است که دروغ بودن اين ادعاي عمرسعد توسط عقبة بن سمعان تأييد شده است، امام حسن و امام حسين (ع)، ص 207 - 8.

[2] وقعة الطف، ص 188.

[3] براي مطالعه ديقتر مراجعه شود به: وقعة الطف، ص 190 - 1.