بازگشت

عقل در مقام ثبوت، مانع تحريف نهضت حسيني


از آن رو كه بر اساس مباني شيعه «قول»، «فعل»، و «تقرير»، معصوم حجيت دارد، تحريف در دين عموما و در مورد شخصيت و زندگي ائمه بطور ويژه بطور ويژه، فوق العاده خطرساز و شكننده است. از اين رو جلوگيري از تحريف، (لفظي يا معنوي) رسالت هر صاحب انديشه و قلم و فكر است. از جمله شيوه هاي رويارويي با تحريف، تمسك به «عقل» در مقام «ثبوت» است كه در اين مقاله پيرامون نهضت حسيني مورد بحث واقع شده است.

اما چگونه «عقل»، در «مقام ثبوت»، مانع تحريف در حوادث تاريخي مي شود؟ همان گونه كه در مقدمه مطرح شد، در مقام ثبوت قبل از اينكه براي حادثه اي تاريخي، (مثلا هر قطعه و بخشي از حادثه كربلا) به ادله نقلي و عقلي تمسك جسته شود، سؤالي از قبل جاي پرسش دارد و ضرورتا بايد پاسخ مثبت داشته باشد تا جاي بحث از «تاريخ نقلي» و «تعليل حوادث» باز شود. آن پرسش اساسي اين است كه آيا طرح و نقل هر حادثه، تالي فاسد عقلي ندارد؟ آيا مثلا اين طرح (اينكه در روز عاشورا وقتي حضرت علي اكبر عازم ميدان بود، مادرش نذر كرد كه اگر خدا علي اكبر را سالم به او بازگرداند و در كربلا كشته نشود، از كربلا تا مدينه را ريحان بكارد) يعني نذر كرد كه سيصد فرسخ (1800 كيلومتر) را ريحان بكارد»، [1] را مي توان براي يك انسان داراي عقل و انديشه متعاريف و معمولي تصور كرد؟ جداي از اينكه در «مقام اثبات» بگوييم كه حضور «ام ليلا» مادر «علي اكبر»، در كربلا واقعيت دارد يا ندارد.

در اين نقل و توصيف حادثه كربلا، اگر مقبول باشد كه پذيرش اين خبر و انتساب آن به يك انسان داراي عقل سالم، تالي فاسد عقلي دارد، ديگر اصلا به سراغ ادله (اعم از نقلي و عقلي) نمي رويم كه آيا اين «نذر» اصلا بوده است يا خير؟ حتي اگر اين خبر را نه يك كتاب كه صدها كتاب هم نوشته و نقل كرده باشند، به هيچ عنوان ارزش ندارد و قبل از طرح ادله آن، به كنار گذارده مي شود.

بحث از اين ديدگاه در همه ي حوادث تاريخي، كاربرد مفيد و قوي دارد و به راحتي با ميزان و معيار عقل، بسياري از اقوال تاريخي را مي توان تصفيه و پالايش نمود. از آن رو كه بحث از اين زاويه (گرچه شايد در غير قالب بندي اين مقاله) در تحليل نهضت كربلا بي سابقه نيست، [2] تنها به ارائه ي شواهد محدودي اكتفا شده و عمده ي بحث به قسمت بعدي، كه جاي آن در تأليفات كاملا خالي است، واگذار مي شود.

از جمله حوادث مربوط به نهضت كربلا كه «ثبوتا» ممكن نيست و لذا تحريف شمرده و رد مي گردد، اين است كه در «كتاب اسرار الشهاده نوشته شده است كه لشكر عمرسعد در كربلا يك ميليون و ششصد هزار نفر بود... و امام حسين (ع) در روز عاشورا، سيصد هزار نفر را با دست خودش كشت. اگر فرض كنيم كه شمشير مرتب بيايد و در هر ثانيه يك نفر كشته شود، كشتن سيصد هزار نفر، هشتاد و سه ساعت و بيست دقيقه وقت مي خواهد.» [3] اينگونه اخبار گرچه ممكن است در كتابهاي متعدد و از مورخان كثير و حتي مشهوري هم نقل شود، ولي بدون آنكه بخواهد در «مقام اثبات» به اسناد نقل توجه شود و به خود زحمت بدهند كه آن را تعليل كنند، در همان مرحله «ثبوت» به كنار گذارده، و دامن نهضت مقدس حسيني با استفاده از ميزان عقل از اينگونه تحريفات مبرا مي شود. چون تالي فاسد واضح عقلي دارد. (حداقل يك تالي مفسده دار آن فرض يك روز حدود 12 ساعته به ميزان 83 ساعت است.) يا داستاني كه براي طرح ارتباط و محبت و سقايي حضرت عباس به امام حسين (ع) نقل مي شود كه حضرت علي (ع) در حالي كه بر منبر بود، امام حسين (ع) در پاي منبر آب طلبيد و حضرت عباس دويد و..

در نقد اين حديث جعلي حاجي نوري مي گويد، «شما كه مي گوييد علي (ع) در بالاي منبر خطبه مي خواند بايد بدانيد كه علي (ع) فقط در زمان خلافتش منبر مي رفت و خطبه مي خواند، پس در كوفه بوده است. در آن وقت امام حسين (ع) مردي بود كه تقريبا سي و سه سال داشت... اصلا اين حرف معقول است؟» [4] هم چنين آيا چنين فردي كه تشنگي اش او را از زمان و مكان و سن و موقعيت غافل مي كند، صلاحيت الگو شدن براي افراد جامعه را دارد و مي تواند قول و فعل و تقريرش حجيت داشته باشد؟

از آنجا كه اين خبر قبل از آنكه بدانيم در كدام منبع آمده و اسنادش از جهت صحت و سقم در چه درجه اي از اعتبار است، با ملاك و ميزان عقل «ثبوتا» به لحاظ مترتب بودن امور غيرعقلي و مفاسد كثيره بر آن، ممكن نيست، لذا نياز به زحمات فراوان براي رسيدن به اينكه ناقل خبر كه بود، آيا صادق است يا كاذب؟ آيا سلسله اسناد خبر درست است يا نه؟ خبر «صحيح» است يا «موثق» و يا... ندارد و به راحتي در همان مرحله قبل از توجه به نقل و تاريخ توصيفي به كنار گذارده مي شود.

نتيجه، اين شد كه مي توان از عقل، در مقام ثبوت، براي تحقيق در امور تاريخي بهره مناسب و كارآ برد. با اين ملاك در مسايل تاريخي زحمت افراد محقق، قبل از ورود در بحثهاي مربوط به مرحله «اثبات» (عقلي يا نقلي) وقايع، كم مي شود. پس با استفاده از عقل مي توان ثبوتا از تحريفات عمده و فراوان لفظي و معنوي در همه حوادث تاريخي و از جمله واقعه كربلا جلوگيري نمود.


پاورقي

[1] مطهري، مرتضي، تحريفات عاشورا، حزب جمهوري اسلامي، ص 18. لازم به ذکر است که کتاب ياد شده اين‏گونه حوادث و وقايع را مفصلا مورد نقد قرار داده است.

[2] البته از اين منظر هم کار گسترده صورت نپذيرفته ولي آثاري چند که بهترين آنها «لؤلؤ مرجان»، مرحوم نوري و «تحريفات عاشورا» از شهيد مطهري است که بر اساس کتاب مرحوم نوري بحث شده است.

[3] تحريفات عاشورا، ص 21.

[4] همان منبع، ص 15 - 6.