بازگشت

چكيده


اين مقاله نقش «عقل» را اولا به عنوان «مانع تحريف» و ثانيا به عنوان «عامل تعميم» نهضت حسيني معرفي مي كند و در قسمت اول به اين نتيجه مي رسد كه عقل در «مقام ثبوت» در تصفيه و پالايش حوادث تاريخي نقش عمده اي را ايفا مي كند و از جمله در حادثه كربلا، اگر بر تالي فاسدهاي عقلي بسياري از اخبار در باب نهضت كربلا توجه شود، قبل از آنكه در «مقام اثبات» به دنبال بررسي اسناد آنها و يا توجه عقلاني آنها باشيم، به راحتي آنها را كنار گذارده، دامن نهضت مقدس حسيني را از بسياري «تحريفات لفظي و معنوي» پاك مي كنيم.

در قسمت دوم مقاله اين بحث مطرح شده كه در مورد نهضت حسيني اشاره مي گردد، اخباري كه «ثبوتا» مشكلي ندارند با فرض صحت استناد آنها، مي توانند در «مقام اثبات» توجيه عقلاني شوند و كاملا استدلال پذير باشند. اين قسمت از بحث، پاسخ به آنهايي است كه مي خواهند نهضت امام حسين (ع) را يك حركت منحصر به فرد و خاص حضرتشان معرفي كنند، در حالي كه اين مقاله در قسمت اخير بحث، با شواهد فراوان، در پي اين است كه بگويد به جاي حضرت امام حسين (ع) هر رهبر ديني - انقلابي و سازش ناپذير ديگري هم بود، دقيقا بايد همان راهي را طي مي كرد كه امام (ع) پيمود. همه حركات حضرت از مدينه تا كربلا، حتي استقبال از شهادت، توجيه عقلاني داشته و بهترين راه ممكن نسبت به راه هاي ديگر بوده است.

با اين بيان است كه ديگر نهضت كربلا يك مأموريت ويژه تلقي نمي شود كه ديگر تكرارپذير نبوده و براي ديگران پيام نداشته باشد، بلكه بالعكس، حركتي است كه به ديگر امتها و رهبران مي آموزد (به عنوان قانوني كلي) كه در اوضاع گوناگون چگونه تكاليف متفاوت متوجه آنها مي شود و بايد به تناسب زمان و مكان بهترين تصميم عقلاني را در عين محفوظ نگه داشتن حريم دين و عزت و شرف بگيرند.

اين همان پيام جاودانه و هميشگي و حياتبخش نهضت حسيني است كه به عنوان يك پيام در همه زمانها و مكانها در گوش مناديان حق و عدالت و آزادي طنين انداز است و از اين روست كه در مقاله ادعا شده، نهضت حسيني تعميم پذير است؛ يعني در هر زمان و موقعيتي مثل عاشورا، بايد حسيني بود و راه حق طلبي، عدالت خواهي، و... را با در نظر گرفتن وضعيت زماني و مكاني براي هميشه پيمود.

اين مقاله شامل سه قسمت است:

1- مقدمه

2- عقل در مقام «ثبوت»، مانع «تحريف» نهضت حسيني

3- عقل در مقام «اثبات»، عامل «تعميم» نهضت حسيني