بازگشت

زيباترين معراج، نشانه تعالي انسان


حر با شدت تمام در تفريح و جدائي آنانكه با امام بيعت نموده بودند مي كوشيدند، آنانكه از امام دعوت نموده تا بسوي شان آيد و آنگاه كه امام (ع) متوجه شان گرديد در كوتاهترين مدت پيمان شكستند و خلاف وعده نمودند.

ابن سعد گردن كشيد و گستاخانه با پرتاب اولين تير به سوي خيام امام بدينسان جواب حر را داد. و فرياد زد: اي قوم! شاهد باشيد كه اولين تير را من به سوي حسين (ع) انداختم.

رجاله هاي يزيدي به سوي حر يورش آوردند و به سويش تير انداختند حر روي گرداند و در جلو امام توقف نمود، زبانها از بيان افتاده تا شمشيرها سخن گويند، باطل گستاخ گرديده و اراده محو حق نموده


است!! اما چه خيال خامي!! ان الباطل كان ذهوقا كه باطل رفتني است.

مردان شهادت، در كنار امام، سواره نظام اش دوش بدوش آماده اند تا راه را بر مرگ سياه بگيرند و در آغوش مرگ سرخ روند، آماده اند تا جان فداي امام نمايند.

آري در كوتاهترين زمان، از پگاه سرخ عاشورا تا عصر آن، فرياد حق زدند، پيچيد اين بانگ پرطنين و غرورآفرين عشق، قرآن جاودان پاينده باد حق، اسلام پرشكوه، ارواح پاك و طيب و طاهرشان به سدره المنتهي پيوست و به خداي خويش پيوستند، يكي پس از ديگري پرچم سرخ عاشورا را به دوش كشيد و مردانه جنگيد و كشت و عاقبت شهيد شد.

حر در حضور امام عليه السلام عرض كرد: سلام بر شما اي اباعبدالله! صلوات خداوند بر شما و بر اهل بيت شما.

آماده شد، و گام برداشت تا بكشد و كشته شود و در درياي مرگ شنا كند و سر و دست پراند و بر اجساد پليدان لگد كوبد.

ديري نپائيد كه حر در مذبح ايمان، قرباني توحيد شد، و با خون سرخ خويش خضاب گونه، در ملكوت به پرواز درآمد و به كاروان شهيدان عاشورا پيوست.