بازگشت

ترسيمي از آنچه هست بگونه مقدمه


شخصيت الهي امام حسين عليه السلام و آنچه آن را آراسته كه از سرمايه وجودي پيامبر خاتم جد بزرگوارش در آن ساري و جاري گشته هم در سيرت و هم در صورت نمونه اي است ممتاز و جانوسي است بي همتا كه در پهنه تاريخ ارزش ها، اشعه اش ساطع و از اعماق وجود وجدان ياران و اصحاب اش، پرتوافشان است، آنان كه مردانه جان خويش را در طبق اخلاص فداي او كه تجلي اسلام و عدالت بود نمودند.

آنان كه لحظه اي از شهادت درنگ ننمودند و هر كدامشان در رفتن بر هم سبقت مي گرفتند، و از مكتب حسين حكمت عشق اختيار مي كردند.

با شتاب جانهاشان در تب و تاب شهادت و بر، سيدشان پيشي گيرند زيرا كه بقاء را بعد از حسين ننگ و عار مي دانستند؛ هفتاد و دو دلير و ابرمرد و جان به كف كه كسي بر مظلوميت شان نگريست؛ گريست لكن در آن روز، نه فردي، بلكه جهان گريست.


غم و اندوه ما به تنهائي در رثاي حسين عليه السلام، حقي را اداء نمي كند زيرا كسي نمرده و ماتمي بر پا نشده و عزائي نيست تا محزون و عزادار باشيم.

زيرا، ايمان حسين به پيروزي حق و حقيقت و رشادت و شهادت اش عليه ظلم و شعله هاي سركش انقلابش عليه استبداد رسمي سياه سلطنت و طغيان طاغوت، و دفاع اش از مبدا و معاد و قيامش براي برپائي قامت خميده دين و انهدام انحراف تمامي اين ها سندي است زنده و پويا براي برافراشتن پرچم سرخ جهاد و شهادت هميشه تاريخ.

كه بفرموده برگزيده خداي، پيامبر پاكي ها (ص) الجهاد ماض الي يوم القيامه.

نبرد خونين حق عليه باطل در سيماي سرخ جهاد مقدس تا قيامت باقي است.