بازگشت

خطرناكترين جنايت معاويه بر اهل البيت


معاويه در نامه اي به تمام فرمانداران خود در سراسر مملكت اسلامي اعلام كرد من بيزارم از هركس كه در فضل علي و خاندان او چيزي روايت كند و هر كه را كه از شيعيان و دوستان عثمان و آنها كه فضائل عثمان را روايت مي كنند، يافتيد گرامي داريد و احترام كنيد، و هر روايتي كه كسي در فضائل عثمان نقل مي كند با اسم گوينده و اسم پدر و قبيله اش براي من بفرستيد،

در پي اين فرمان بود كه جعل روايات در فضيلت عثمان شايع شد، و معاويه هم براي آنها هدايا مي فرستاد، و مردم بخاطر مال دنيا به جعل حديث شتاب مي كردند، مدتي گذشت تا اينكه معاويه در نامه ديگري به فرماندارانش نوشت: حديث راجع به عثمان زياد شده و در هر شهر و ناحيه اي منتشر شده است، وقتي نامه من به دست شما رسيد، مردم را دعوت كنيد به سوي روايت در فضائل صحابة و خلفاء سابقين، و هيچ خبري در مورد ابي تراب (حضرت علي عليه السلام) نماند مگر اينكه يك خبر دروغين در مقابل آن براي صحابة برايم بياورد، كه اين كار نزد من محبوبتر و چشمم را روشنتر نو استدلال علي و طرفداران او را باطل مي كند بر آنها از فضائل عثمان سخت تراست [1] كار بجائي رسيد كه اين احاديث را مثل قرآن تدريس مي كرده و به بچه ها و جوانان ياد مي دادند، در ابتداء قاريان و ضعيفاني كه نزد مردم اظهار خشوع و عبادت مي كردند، بخاطر مال دنيا، حديث جعل كردند و سپس آن احاديث به دست ديندارها افتاد و از روي ناداني قبول كردند و روايت نمودند. [2] آري، به اين ترتيب بود كه جعل حديث شروع شد، و به نظر مؤلف، اين عمل خطرناكترين مرحله جنايات معاويه است، چرا كه دين خدا بايد از طريق اهل البيت ابلاغ شود و اهل البيت نيز مي بايد با احاديث پيامبر شناخته شوند، معاويه براي از بين بردن دين خدا، همگام با اقدامات سركوبگرانه شديدي كه انجام داد،

همچنانكه ذكر خواهيم كرد، به فعاليت فرهنگي و انحراف عقيدتي نيز پرداخت، او اقدام به ايجاد شبهه و انحراف عقيدتي در ذهن مردم نمود، و مي دانيم وقتي كه مردم، در مقابل هر فضيلتي از فضائل حضرت امير عليه السلام دهها روايت در فضيلت خلفا از علماء خود بشنوند، به ناچار اعتقاد آنها به اهل البيت سست و به مخالفين افزوده مي شود و يا لااقل آنها را مساوي با يكديگر مي دانند و لذا هرگز مذهب اهل البيت را بر ديگران ترجيح نخواهند داد، معاويه از يك طرف به شدت مردم را منع مي كرد تا مبادا كسي از فضائل حضرت علي بازگو كند، و از طرف ديگر روايات دروغين در مدح خلفا جعل مي كرد و از آن طرف نسبت به اهل البيت ناسزا مي گفت، و شيعيان را شكنجه و قتل عام مي كرد.


پاورقي

[1] شرح ابن ابي الحديد ج 3 ص 15 (الغدير ج 11 ص 28 و دلائل الصدق ج 1 ص 6).

[2] شرح ابن ابي الحديد ج 3 ص 15 (الغدير ج 11 ص 28 و دلائل الصدق ج 1 ص 6).