بازگشت

بدعت بزرگ معاويه


معاويه در دوران خود، كارهائي كرد كه قبلا سابقه نداشت و به اوليات معاويه معروف است و پاره اي از آنها جزء بدعتهاي ديني محسوب مي شود، كه در تواريخ مفصل ذكر شده است.

از شنيع ترين كارهائي كه خلاف فرمايش صحيح پيامبر اكرم بطور علني در زمان معاويه صورت گرفت اين بود: زياد ابن ابيه، كه او را زياد ابن عبيد هم مي ناميدند، و خود معاويه نيز در نامه اي كه به زياد در ايام امام مجتبي نوشته بود، او را به زياد ابن عبيد خوانده و او را توبيخ كرده بود كه تو مادر و بلكه پدر نداري، اما با كمال وقاحت بعدا، زياد را برادر خود خواند، زيرا ابوسفيان ادعا كرده بود كه من با مادر زياد (سميه) كه از ناپاكان صاحب پرچم در جاهليت بود و با وجود داشتن شوهر زنا مي داد، زنا كرده ام و زياد فرزند من است!

با وجود اينكه در ميان امت اسلام معروف و قطعي است كه پيامبر اكرم فرمود: فرزند ملحق به شوهر است و مدعي زنا را بايد سنگسار نمود، اما معاويه به سخن پدرش ابوسفيان و فاسق ديگر اعتماد كرد و زياد را برادر خود ناميد، زيرا زياد از طرفداران سرسخت معاويه شده بود، بعد از آنكه در ابتدا از ياران حضرت امير عليه السلام بود، آري زياد بعد از پنجاه سال كه پدر مشخصي نداشت و منسوب به كسي نبود، به شهادت ابي مريم سلولي كه گفت: شهادت مي دهم كه ابوسفيان نزد من آمد و از من فاحشه اي خواست، من گفتم جز سميه كسي نيست، او گفت: قبول است گرچه زير بغل او بد بوست، و با او زنا كرد. [1] .


پاورقي

[1] جريان الحاق زياد به ابوسفيان از مسلمات تاريخ است به کتابهاي تاريخ ابن عساکر و ابن اثير و عقد الفريد و تاريخ يعقوبي و مروج الذهب و شرح ابن ابي الحديد و غير هم مراجعه شود.