مقدمه
السلام عليك يا ثار الله و ابن ثاره
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و اهل بيته الطيبين الطاهرين الهداة المعصومين و لعنة الله علي اعدائهم اجمعين من الان الي قيام يوم الدين
مسأله عاشورا و نهضت سيدالشهداء عليه السلام، كه بعنوان رمز نجات و بقاء اسلام مطرح شده است، داراي اسرار و رموزي است كه از ديد بسياري از مردم پنهان است،
و تا اين حقائق و اسرار مكتوم، فاش نگردد، عظمت قيام امام حسين و اهداف بلند آن، و بزرگي مصيبت آن حضرت، آنطور كه بايد، روشن نمي گردد.
مسأله عاشورا و قيام امام حسين، مسأله است، سخن بر سر بود و نبود اسلام است، نه يك نزاع و درگيري معمولي ميان يك حاكم فاسد و يك رهبر فداكار و دلسوز، خير مسأله بسيار حساستر از اين حرفهاست، سيدالشهداء نه بعنوان يك شخص، بلكه بزرگترين پاسدار اسلام ناب محمدي، موقعيت حاكم بر عالم اسلام و مسلمين را به گونه اي مي بيند، كه اگر اقدامي عاجل، خونين و پر هيجان، انجام نگيرد، تمامي زحمات پيامبر عظيم الشأن اسلام و فداكاريهاي پدرش اميرالمؤمنين و مادرش زهراي مرضيه و سبط اكبر حضرت مجتبي و ياران آن بزرگواران و در يك كلام، دين خدا، و اسلام به باد خواهد رفت، آري او نمودار اسلام مجسم است، حسين روح محمدي است، خروش علوي و عصمت فاطمي است، همراه با مظلوميت حسين، او چكيده اسلام است، و در يك كلام حسين خون خداست.
تو حسيني و محمد، تو حسيني و علي
بر رخت هاله اي از نور خدا مي بينم
تو حسيني و حسن هستي و زهرائي تو
خيمه ات جلوه گر آل عبا مي بينم
او مي بايست اسلام را در حالي كه مسلمين در خواب عميق غفلت فرو رفته اند و دشمنان دهها سال است كه بمرور آن را به ابتذال و نابودي كشانده اند، نجات دهد.
اما يزيد كيست؟ او نيز تنها يك جنايتكار، يك تبهكار نيست، اگر تنها خود او مطرح بود، هرگز ارزش آن را نداشت تا خون خدا، بخاطر نابودي مثل يزيد ريخته شود، ولي يزيد نيز يك جريان است، او نيز ميوه شجره ملعونة است، او همان ابوسفيان مجسم است كه در مقابل پيامبر فرياد اعل هبل - زنده باد بت هبل - سر مي دهد، او نمودار و نتيجه علني تمام كينه ها و انحرافاتي است كه سالها از ترس مخفي بود و اكنون موقعيت اظهار يافته است و فرياد مي زند: لعبت هاشم بالملك فلا، خبر جاء و لا وحي نزل اين غل و زنجير بر گردن اولاد علي و اين آتش كينه در خيام آنها، در ادامه همان كينه هاست كه دوباره شعله ور شده است.
آري كربلا روياروئي دوباره تمامي شرك است در مقابل تمام ايمان، و اين بار پسر حيدر كرار، مي بايست كاري دشوارتر از پدر انجام دهد، به دشواري برخورد در مقابل نفاق، آري او مي بايد با خون بر شمشير پيروز شود.
و ما در اين نوشتار بر آنيم تا با ارائه اوضاع مسلمين و احكام اسلامي در زمان قيام سيدالشهداء، نشان دهيم كه سيدالشهداء، اسلام را در چه مرحله اي از خطر و نابودي ديد كه ناگزير از فداكاري گرديد، و ثابت كنيم كه انحراف از رهبر الهي و امامت اميرالمؤمنين، معنايش انحراف از نماز، و روزه و حج و بلكه انحراف از توحيد و نبوت و معاد است، و اسلام منهاي امامت علوي، اسلام محمدي نيست، اسلام الهي نيست، آن ديني كه در آن امام و رهبر الهي نباشد، دين اسلام نيست، رسالت الهي نيست، كامل نيست، مورد رضاي خدا نيست، اسلام يك مجموعه است نه يك سلسله دستورات پراكنده، انكار يك حقيقت مسلم ديني، برابر با انكار تمام دين است، و شما پس از مطالعه حوادث و مطالب گوناگون و شواهد متعدد در اين كتاب به وخامت اوضاع اسلام و مسلمين و عظمت فداكاري سيدالشهداء مطلع خواهيد شد، و به وضوح در مي يابيد كه چرا سيدالشهداء فرمود: بايد فاتحه اسلام را خواند وقتي امت اسلام به رهبري مثل يزيد مبتلا شد، و متوجه مي شويد كه چقدر پر معناست اين جمله كه پيامبر اكرم فرمود: در سمت راست عرش الهي نوشته است: ان الحسين مصباح الهدي و سفينة النجاة.
همانا حسين چراغ هدايت و كشتي نجات است.
و همچنين در اين كتاب از علت انتخاب سيدالشهداء براي اين فداكاري و رمز موفقيت حضرت در آن موقع، و سر بقاء عاشورا از آن زمان تاكنون و تدابيري كه ائمه اطهار براي اين منظور انديشيدند، و اينكه وظيفه ما امروز در حفظ نهضت عاشورا چيست؟ و نمونه هايي از آثار و فوائد پر ارزش توسل و توجه به اهل البيت عليهم السلام و افرادي كه در اين رابطه حاجات مهم گرفته اند، آشنا مي شويد. انشاء الله.
به اميد آنكه مسلمانان جهان مخصوصا شيعيان و عزاداران سيدالشهداء، شرائط حساس زمان خود و اسلام را درك كنند و به نقشه شوم دشمنان اسلام بيش از پيش آگاه شوند، و از خون بناحق ريخته اهل البيت و شهداء كربلا هر چه بيشتر پاسداري كنند، مبادا كه فكر آب و نان، ما را از حمايت و دفاع از اسلام دور كند، امروز مخالفت دشمنان قسم خورده ما در شرق و غرب عالم، مخالفت با يك شخص نيست، مخالفت با اسلام است، مخالفت با موج اسلام خواهي است كه در اثر نهضت حسيني ملت بزرگوار ايران جريان پيدا كرده است، و در فلسطين و افغانستان و الجزائر و آفريقا و بوسني هرزه گوين و ساير جاها نفوذ كرده است.
اين نكته حساس را عميقا دريابيم و از اسلام ناب محمدي با تمام وجود با جان و مال و خاندان، حسين وار پاسداري كنيم. انشاء الله.
قم حوزه علميه14 /1 /72
سيد محمد نجفي يزدي