بازگشت

رعايت ادب


در اين مورد به چند نمونه و مثال توجه كنيد:

1 - امام حسين عليه السلام در موقع خروج از مدينه ادب را رعايت كرد و نخست به زيارت مرقد پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم رفت و با او خداحافظي كرد [1] . و نيز شبانه به زيارت مزار مادرش فاطمه عليهاالسلام رفت و نماز خواند و با او وداع نمود. و همچنين در كنار مزار برادرش امام حسن عليه السلام نماز خواند و خداحافظي كرد [2] .

2 - وقتي كسي در روز عاشورا به امام حسين عليه السلام توهين مي كرد او را نفرين نمود و به خدا شكايت كرد [3] و هيچگاه كلام مخالف ادب از او صادر نشد.


3 - امام عليه السلام در هنگام جدا شدن از افراد مي فرمود «السلام عليك» [4] و نيز هنگام نزديك شدن شهادت «سلام خداحافظي» كرد [5] .

و در پايان نامه هايي كه مي فرستاد مي نوشت «والسلام» [6] .

اين همان سلام خداحافظي است كه در بين ايرانيان متروك است و سزاوار است كه بدان توجه كنيم. و اين ادب اسلامي را رعايت نماييم.

4 - وقتي امام حسين عليه السلام با لشكر حر روبرو شد، موقع نماز ظهر بود، ايشان براي جلوگيري از اينكه مبادا خجالت بكشند، مؤدبانه فرمود: «اي پسر يزيد (حر) آيا مي خواهي تو با يارانت نماز بخواني و من با يارانم نماز بخوانم؟»

و حر ادب را رعايت كرد و گفت: «شما با اصحاب خود نماز را شروع كنيد و ما به شما اقتدا مي كنيم و هر دو لشكر به امامت حضرت نماز ظهر را اقامه كردند.» [7] .

5 - امام عليه السلام وقتي به مجلس وليد (حاكم مدينه) مي رود اول سلام مي كند و حال معاويه را جويا مي شود و وقتي خبر مرگ او را مي شنود استرجاع (انا لله و انا اليه راجعون) مي گويد.

6 - وقتي عمروبن سعيد (حاكم مكه) نامه هايي براي امام عليه السلام فرستاد و به او امان داد، حضرت نپذيرفت، ولي به نوعي از او تشكر كرد و فرمود:

«اگر تو بوسيله اين نامه قصد داشتي كه به من نيكي كني، جزاي خير در دنيا و آخرت بر تو باد. [8] .


7 - وقتي در كربلا، شمر جلو آمد و عباس، عبدالله و جعفر برادران امام را صدا زد و خواست به آنها امان دهد (و آنها را جذب سپاه دشمن كند)

حضرت فرمود: «اجيبوا و ان كان فاسقا فانه من اخوالكم» جواب او را بدهيد اگر چه فاسق باشد چرا كه او از خويشان شماست [9] .

يعني ادب را در برابر دشمن نيز رعايت كنيد.

8 - هنگامي كه امام عليه السلام برادر خويش (عباس) را صدا مي زند مي فرمايد: «يا عباس اركب بنفسي انت يا اخي» اي عباس برادرم جانم به فدايت سوار شو و... [10] .


پاورقي

[1] بحار، ج 44، ص 312، و موسوعه، ص 288.

[2] موسوعه، ص 296.

[3] همان، ص 503 - 500.

[4] همان، ص 336.

[5] همان، ص 491.

[6] همان، ص 332.

[7] همان، ص 355.

[8] همان، ص 332.

[9] همان، ص 390.

[10] همان، ص 391.