بازگشت

ايثار و استقامت ياران


1 - شب عاشورا اوج ايثار و وفاداري:

امام حسين عليه السلام ياراني وفادار داشت در حالي كه مي دانند فردا شهيد مي شوند ولي در كنار حسين عليه السلام وفادارانه و مردانه مي ايستند و مرگ همراه با امام را شرف مي دانند «الحمد لله الذي شرفنا بالقتل معك.» [1]

2 - وقتي حضرت از قاسم بن حسن عليه السلام سؤال مي كند كه: «فرزندم مرگ در نظر تو چگونه است.» جواب مي دهد: «يا عم احلي من العسل» اي عمو مرگ در نظر من از عسل شيرين تر است [2] .

3 - وقتي امام حسين عليه السلام بيعت خود را از اصحاب بر مي دارد و به آنها سفارش مي كند كه هر كس مي خواهد از تاريكي شب استفاده كند و برود: زهير مي گويد: «اي پسر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم دوست دارم در راه تو و همراهانت كشته شوم و زنده شوم. سپس كشته شوم و تا صد بار اين كار


تكرار شود.» [3] .

4 - وقتي عبدالله بن عمير كبي (يا وهب) در روز عاشورا به ميدان نبرد مي رود و چهارده نفر پياده و دوازده نفر سواره را از سپاه دشمن مي كشد و او را اسير مي كنند چنان مردانه مي ايستد. كه عمربن سعد فرمانده ي سپاه دشمن مي گويد: «ما اشد صولتك» چقدر صلابت داري. سپس دستور مي دهد سر او را جدا كنند و به طرف سپاه امام عليه السلام اندازند.

ولي مادرش سر فرزند را برداشته و به طرف دشمن پرتاب مي كند و... [4] .

5 - وقتي «قيس بن مسهر» نامه رسان امام عليه السلام را در دروازه ي كوفه دستگير مي كنند، از او مي خواهند در كوفه بر منبر برود و امام عليه السلام را لعنت كند او به ظاهر قبول مي كند و وقتي بالاي منبر قرار مي گيرد، بر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم صلوات مي فرستد و بر علي و فرزندان او رحمت مي فرستد و عبيدالله بن زياد (حاكم كوفه) را لعنت مي كند.

سپس او را از بالاي قصر به زمين مي اندازد و استخوان هايش مي شكند ولي پيام آوري حسين عليه السلام و خبر آمدن او را اعلام نمي كند. و در نهايت او را شهيد مي كنند ولي اسم هاي طرفداران حسين عليه السلام (كه نامه ي امام عليه السلام براي آنها بود فاش نمي شود.) [5] .

6 - امام حسين عليه السلام ياراني داشت كه تا وقتي زنده بودند اجازه ندادند امامشان به ميدان نبرد برود بلكه آنقدر ايثار داشتند كه تا هنگام شهادت اجازه ندادند خاندان امام عليه السلام نيز به ميدان نبرد بروند و تنها بعد از شهادت آنها بود كه اهل بيت عليهم السلام يكي پس از ديگري به ميدان نبرد رفتند و شهيد


شدند [6] .

7 - پيش قدمي اصحاب بر اهل بيت در جنگ:

هر چند در شب عاشورا هر دو گروه يعني بني هاشم و ياران امام عليه السلام تصميم داشتند كه اول به ميدان نبرد بروند ولي عملا همه ي اصحاب و ياران حسين عليه السلام نخست به ميدان نبرد رفتند و يكي پس از ديگري مردانه جنگيدند و شهيد شدند يعني اولين كسي كه به ميدان رفت حر بود و سپس زهير و... [7] و سرانجام فقط اهل بيت عليهم السلام نزد امام عليه السلام ماندند (كه آنها نيز بعدا شهيد شدند) «و لم يبق مع الحسين عليه السلام الا اهل بيته [8]

8- مسابقه در شهادت: (درس ايمان و وفاداري):

ياران حسين عليه السلام آنقدر عاشق شهادت بودند كه از مرگ استقبال مي كردند بلكه در اين مورد مسابقه مي گذاردند يعني در شهادت از هم پيشي مي گرفتند. تا آنجا كه حكايت شده:

«فكان الرجل يستقبل الرماح و السيوف بصدره و وجهه ليصل الي منزلة من الجنة» بعضي ياران حسين عليه السلام از تيرها و شمشيرها با سر و سينه استقبال مي كردند تا به مقامات خود در بهشت برسند [9] .

البته در روايتي حكايت شده كه اين مسابقه هنگامي بوجود آمد كه اصحاب مشاهده كردند شهادت آنها حتمي است و قادر به دفع كامل دشمن نيستند [10] در شب عاشورا بني هاشم جلسه گرفتند و حضرت ابوالفضل عليه السلام فرمود: «فردا صبح اولين كساني كه به ميدان جنگ مي روند


شماييد [11]

و نيز ياران امام جلسه اي خصوصي تشكيل دادند و حبيب بن مظاهر گفت:

«فاذا صار الصباح فاول من يبرز الي القتال انتم» هنگامي كه صبح مي شود اولين كساني كه براي جنگ پيش قدم مي شوند شما هستيد.

9 - پيش قدمي اهل بيت عليهم السلام بر امام عليه السلام:

بعد از شهادت ياران امام عليه السلام خويشاوندان او تك تك به ميدان رفتند و شهيد شدند. و همه خود را فداي حسين عليه السلام كردند:

آنان تا وقتي زنده بودند اجازه ندادند كه امام عليه السلام با دشمن نبرد كند.

و اولين كسي كه از اهل بيت عليهم السلام به ميدان رفت علي اكبر عليه السلام فرزند امام عليه السلام بود و آخرين نفر خود امام عليه السلام بود [12] .

امام سجاد عليه السلام در مورد حضرت ابوالفضل عليه السلام مي فرمايد: «خدا رحمت كند عباس را كه خود را فداي برادرش كرد تا آنجا كه هر دو دستش قطع شد.»

(فدي اخاه بنفسه حتي قطعت يداه) [13] .

در حقيقت علي اكبر با پيش قدمي خود در جنگ و شهادت الگويي براي بيقيه اهل بيت عليهم السلام شد و درس و پيامي به همه ي شيعيان در طول تاريخ داد كه هر كس به مقام ولايت نزديك تر است بايد ايثار او بيشتر و فداكارتر باشد.

و امام حسين عليه السلام با فداكردن علي اكبر نشان داد كه پيشواي


مسلمانان بايد در فداكردن عزيزان خود، پيش قدم باشد [14] .



پاورقي

[1] بحار، ج 44، ص 298.

[2] موسوعه، ص 402.

[3] بحار، ج 44، ص 316.

[4] موسوعه، ص 435 از بحار، 17/45 نقل مي کند.

[5] بحار، ج 44، ص 370.

[6] همان، ص 319.

[7] بحار، ج 44، ص 319.

[8] موسوعه، ص 459.

[9] همان، ص 98.

[10] موسوعه، ص 448.

[11] همان، ص 409.

[12] همان، ص 460 و 462.

[13] بحار، ج 44، ص 298.

[14] همان، ص 321. (البته بعضي حکايت کرده‏اند که اولين پيش قدم اهل البيت عليهم‏السلام عبدالله بن مسلم بود).