بازگشت

ايجاد سستي در سپاه دشمن


يكي از ثمرات داشتن روحيه ي خشم انقلابي، و نبودن فروتني در برابر خصم دون است، هر لحظه لشكر مخالف در خود احساس ضعف مي كند، بخاطر اينكه در برابر هجوم مردانه ي رزمندگان اسلام قرار گرفت، شما مي توانيد در تاريخ جنگهاي اسلام موارد بسياري را پيدا نمائيد كه با عده ي اندك در برابر جيش عظيم مي ايستادند، و چه بسا پيروزي را از آن خود مي كردند، اين نبود مگر بخاطر وجود خشم انقلابي كه اگر از او تعبير به منطق شهادت نمائيم قلم را ياري توان است.

محقق محترم ابي مخنف متوفي سنه 158 ه.ق جايگاه ياران امام حسين عليه السلام در روز عاشورا چنين مي نويسد:

وقتي امام حسين عليه السلام در شب عاشورا خطبه اي ايراد فرمودند و در قسمتي از سخنانش به ياران، اجازه ي رفتن از كربلا را دادند، مسلم بن عوسجه اسدي برخواست و گفت:

أنخليك يابن رسول الله وحيدا فريدا، فبما نعتذر غدا عند جدك، و ابيك، و امك، و اخيك، والله لاكسرن فيهم رمحي، و لا ضربنهم بسيفي ما ثبت قائمه بيدي، والله لو لم يكن معي سلاح أقاتلهم به لأقاتلنهم بالحجارة حتي يعلم الله أني قد حفظت ذرية نبيه. [1] .

آيا ما تو را رها كنيم؟ هيچگونه عذري در برابر جد تو، و پدر و مادر و برادر تو نسبت به حقوق شما نداريم. هان سوگند بخدا! بگونه اي مي جنگم كه نيزه ام را با فروكردن در سينه هاي سپاه دشمن مي شكنم، و شمشيرم را بر آنان مي تازم تا اينكه دستگيره ي شمشير در دستم نباشد از تو جدا نمي شوم و اگر سلاحي نداشته باشم با سنگ مي جنگم تا اينكه با تو كشته شوم. [2] .

در روز عاشورا وقتي از جانب فرات به سپاه حسين بن علي عليه السلام حمله مي شود، مسلم و عده اي در برابر دشمن بدفاع برخواستند، آنچنان مسلم جنگيد كه دشمن


ياراي پيشروي را نداشت، عاقبه الامر از اسب بزمين افتاده در آن حال نيمه جان، پيامي مي دهد، پيامي كه از شيره ي جانش سرچشمه مي گيرد، به حبيب بن مظاهر مي گويد: نزديك من بيا، وقتي حبيب به نزديكي مسلم رفت، گفت: ترا به اين آقا يعني حسين عليه السلام سفارش مي كنم آنگاه اشاره كرد و از دنيا رفت. [3] .


پاورقي

[1] مقتل الحسين، ص 98، طبع امير قم.

[2] مقتل ابي‏مخنف، طبع جامعه‏ي مدرسين حوزه‏ي علميه قم، ص 198.

[3] مقتل مقرم، ص 297.