بازگشت

موضوع 01


وقتي قافله ي امام حسين عليه السلام با سپاهيان تحت فرماندهي حر به «نينوا» رسيدند مردي سوار بر اسب تندرو كه پيك ابن زياد بود به نزد حر رسيد و متن نامه كه حاوي از تحت فشار دادن حسين بن علي عليه السلام در آن بيابان بي آب و علف و بدون داشتن دژهاي حفاظتي بود. حر به مجرد قرائت نامه، امام را از نامه آگاه كرد.

امام فرمود: پس بگذار ما در بيابان نينوا و يا غاضريات فرود آئيم.

حر گفت: من نمي توانم با اين پيشنهاد شما موافقت كنم؛ زيرا من در تصميم گيري


خود زير نظر فرماندهي كل هستيم.

زهير بن قين به امام عليه السلام چنين پيشنهاد كرد:

آنچه را اكنون مشاهده مي فرمائي، بعدا برايمان سخت مي شود. بنابراين جنگ با اين عده ي، كم آسانتر از جنگ با عده زيادي است. كه در آينده ي نزديك ملحق مي شود. به جانم قسم كه ما در آن وقت از پس اين لشكر نمي توانيم برآئيم. ولي اكنون مبارزه با آنان مشكل آنچناني ندارد.

امام حسين عليه السلام فرمود:

ما كنت لأبدأ هم بالقتال.

من نمي خواهم شروع كننده ي جنگ باشم. [1] .

اللهم اعوذ بك من الكرب و البلاء هيهنا محط رحالنا و هيهنا والله محل قبورنا و هيهنا والله محشرنا و منشرنا و بهذا وعدني جدي رسول الله (ص) و لا خلاف لوعده. [2] .

خدايا پناه مي برم از اندوه و بلاء اينجا فرود آمدن قافله ماست، و اينجا به خدا سوگند محل دفن ماست، و اينجا به خدا قسم موضع ورود در محشر و روز نشور است. اين مكان بود كه جدم وعده داد و وعده ي او حق است.


پاورقي

[1] ارشاد مفيد، ص 210.

[2] بحارالانوار، ج 10، ص 188 - طبري، ج 7، ص 308 - خوارزمي، ج 1، ص 234.