بازگشت

صراحت بيان


رهبري بايد آنچه را از اوضاع مردم تشخيص مي دهد بدون اينكه واهمه اي از فيسله اي داشته باشد ابراز كند. يا اينكه سخني بگويد كه به كسي ور نخورد بلكه با تمام صراحت بيان، مشكلات سياسي و غير سياسي را بيان كند تا اينكه بدنبال حل آن حركت شود.

ظاهر سازي و فريبكاري و پرده پوشي از حقايق، دور از شأن رهبري است. اين امتياز والا در حسين بن علي عليه السلام بسيار ديده مي شود. كرارا آينده ي خود و اصحاب خود را براي يارانش بازگو كرد تا اينكه اينان به فكر رسيدن به غنائمي نباشند و


بدانند پايان جنگ شهادت است.

قافله ي امام پس از منزل «شقوق» وارد منزل «زبالة» گرديد. در اين منزل گزارش شهادت مسلم و هاني مي رسد. امام در ميان يارانش متن نامه را قرائت مي كند.

بسم الله الرحمن الرحيم اما بعد: فلانه قداتانا خبر فضيع قتل مسلم بن عقيل و هاني بن عروة و عبدالله بن يقطر و قد خذلتنا شيعتنا فمن احب منكم الانصراف فلينصرف ليس عليه منا ذمام. [1] .

بنام خدا اما بعد: گزارش بسيار غم انگيز بدستم رسيده و آن شهادت مو هاني و عبدالله است شيعيان ما دست از ياري ما برداشته اند و اينك هر يك از شما كه بخواهد برود آزاد است و از سوي ما حقي بر او نيست.

قرآن نيز در اين رابطه مي فرمايد: يجاهدون في سبيل الله و لا يخافون لومة لائم. [2] .

با تمام قوي در راه خدا مجاهده مي كنند و از هيچ سرزنشي بيم ندارند. مصداق بارز و اكمل اين آيه حسين عليه السلام است. او با تمام مشكلاتي را كه در جلوي خويش مي ديد، از طرفي ياران اندكي را مي نگريست و از طرف ديگر به جمعيت انبوه دشمن نگاه مي كرد، و از جانب ديگر تجهيزات است نظامي كه در دست لشكر عمرسعد بود قابل مقايسه با لشكر حسين بن علي عليه السلام نبود. كليه اين رنجها نتوانست مرد الهي را از پاي درآورد. آخرين سخن او همان سخن است كه در خداحافظي از كنار قبر جدش با رسول اكرم صلي الله عليه و آله داشت.


پاورقي

[1] ارشاد مفيد، ص 223، طبري ج 7، ص 294.

[2] مائدة /54.