بازگشت

تاسوعا روز استراتژي انقلاب حسيني


در طليعه ي سخن، لازم مي دانم حديثي از امام صادق عليه السلام پيرامون آغاز غربت حسين عليه السلام در روز تاسوعا نقل نمايم تا اينكه اين روايت شريف مقدمه بررسي هاي ما باشد.

قال الصادق عليه السلام: تاسوعا يوم حصر فيه الحسين عليه السلام و اصحابه - رضي الله عنهم - بكربلا و اجتمع عليه خيل اهل الشام و اناخوا عليه و فرح ابن مرجانة و عمر بن سعد بتوافر الخيل و كثرتها و استضعفوا فيه الحسين عليه السلام و اصحابه ايقنوا انه لا يأتي الحسين ناصر و لا يمد اهل العراق، ثم بكي عليه السلام و قال بابي المستضعف الغريب.

تاسوعا روزيست كه امام حسين عليه السلام و اصحابش در كربلا محاصره شده اند و راه گريز نداشتند. بلكه لشگريان يزيد اطراف او را حلقه زده و پسر مرجانه و ابن سعد بواسطه ي سربازان بسيار و سپاهيان زياد خوشحال شدند، و امام عليه السلام و اصحابش را بسيار ناتوان از جنگ تلقي مي دادند، و يقين داشته اند كه ياوري براي حسين عليه السلام بجز اندكي جاهدان نمي باشد، و مردم عراق نمي توانند او را به سمت خود ببرند، آنگاه امام صادق عليه السلام گريه كردند، و فرمودند: پدرم فداي تو باد اي مردي كه به ناتواني خوانده شدي و بي ياور از حقوق اسلام دفاع نمودي. [1] .


محاصره شدن امام و اصحاب او به همين جهت است كه امام يكي از اين دو راه را انتخاب كند يا بايد بيعت كند و يا اينكه كشته شود زيرا سپاهيان بسياري گرداگرد او را گرفته اند، راه آب بسته شد. آبي كه منشأ حيات بشر است. از حمايتهاي ديگران قطع شد؛ زيرا در سرحدات كشور نيروهاي مسلح بفهمند افرادي كه محبت حسين عليه السلام را در دل دارند و سخن از ياري او مي سرايند دستگيرشان مي كردند و بزندان مي افكندند و آنان را مي كشتند.

پس حسين عليه السلام از لحاظ تداركات و از جانب نيروهاي كمكي، قطع اميد كرد. از طرفي، او مردي نيست كه تسليم دشمن شود. در اين ميان چه كند؟

روي اين جهت بايد استراتژي و خط و مشي جنگ را مشخص نمايد تا بتواند مدتي دشمنش را متحير كند و اجازه خروج بر لشكر را ندهد؛ زيرا سياست دشمن اين بود كه جنگ را طولاني كند. لاجرم حمله برق آسا و غافلگيرانه در عصر تاسوعا بر لشگريان امام عليه السلام بكنند و يكسره سپاهيان را نابود كند و جنگ را در عرض چند ساعت تمام كرده و پرچم فتح و پيروزي را نصب نمايد.

امام اين سياست مرموزانه دشمن را مي داند و مي خواهد با اندك نيروئي كه دارد جنگ را طولاني كند، تا اهداف عاليه خود را در تاريخ ثبت نمايد؛ زيرا او از كشتن خود و يارانش بي اطلاع نيست؛ ولي قضاوت آيندگان زير نظر گفته ها و سخنرانيهاي امام حل مي گردد.

از اين رو امام عليه السلام سه محور را مجدانه مورد پي گيري قرار داد.


پاورقي

[1] معالي السبطين، ج 1، ص 331.