منطق غيرت
در بارگاه عشق ، خِرَد ناتوان بود
اين نكته از لواي مُحرم ، عيان بود
مَجْلاي عشق ، حلقه معشوق ِ كربلاست
«يالَيْتَني !» عيار دل عاشقان بود
منشورِ جاودانه هَيهات ِ اين ديار
رهنامه حماسه ايمانيان بود
با ديو شام بيعت نور است ناروا
گر تن ، هزار پاره و سر بر سنان بود
لب تشنه در كنار فرات ، اَرْ دهيم جان
بِه ْ از فتادگي به دَرِ ناكسان بود
نخل ديانت از دَم ِ پاييز شاميان
افسرده ، و اين ، ظلامه شب باوران بود
معروف ، هم چون منكر و منكر شد آشكار
قرآن غريب و سنت جدّم ، نهان بود
«مِثْلي لايُبايِع ُ مِثْلَه ْ»، سرود عشق
زين عرصه ، مي وَزَد به جهان رهنمود عشق