عبرتهاي عاشورا
برخوان ، كتاب نهضت سرخ مناي دوست
برخوان ، زَبور عبرت كرب و بلاي دوست
بنگر خروج مسلم و هاني سربدار
مصداق «يُرزقون » نگر و خون بهاي دوست
برخوان صحيفه عمل كوفيان دون
اُف بر وَفاي كوفه و پس رفته هاي دوست
حرّ و زُهير شاهد بازار توبه اند
دلدادگان خالص بي ادعاي دوست
ضَحاك و هَرثَمه ، نگر اندر خط حضور
برگشته هاي از دَرِ دولت سراي دوست
سرزنده آن شهيده بيدار كربلا
مظلومه ، همسر وَهَب با وَفاي دوست
دنيا و دين ، هوا و خدا در برارِند
بگشاي ديده تا نگري جلوه هاي دوست
در شط خون شناي حقيقت نمود، حق
دروازه هاي شهر فضيلت گشود، حق