بازگشت

سلمان ساوجي




خاك ، خون آغشته لب تشنگان كربلاست

آخر اي چشم جهان بين ، اشك خونينت كجاست



جز به چشم و چهره مسير خاك آن ره كانهمه

نرگس از چشم و گل و رخسار آل مصطفاست



اي دل بي صبر من آرام مگير اين جا دمي

كاندرين جا منزل آرام جان مرتضاست



روضه پاك حسين است اين كه مشكين زلف حور

خويشتن را بسته بر جاروب اين جنت سراست



مهبط انوار عزت مظهر اسرار حق

منزل آيات رحمت مشهد آل عباست



كوري چشم مخالف من حسيني مذهبم

راه حق اين است و نتوانم نهفتن راه راست



جوهر آب فرات از خون پاكان گشت لعل

وين زمان آن آب خونين هم چنان در چشم ماست



يا امام متقين ما مخلصان طاعتيم

يك قبولت صد چو ما را تا ابد برگ و نواست