بازگشت

ابوالحسن كسايي مروزي


به سال 341 در مرو متولد شد. وي ابتدا مدّاح سامانيان بود، ولي بعدها دست ازمداحي كشيد و به سرودن اشعاري در پند واندرز و مدح و رثاي اهل بيت پرداخت . اويكي از بزرگ ترين و در واقع نخستين شاعر پارسي زبان است كه «مرثيه عاشورايي » سروده است و با توجه به شواهد قطعي تاريخي و آثار به جا مانده از وي ترديدي در تشيّع او وجود ندارد. نمونه اي از مرثيه ايشان در ذيل بيان مي شود:

تخم جهان بي بر



بيزارم از پياله و ز ارغوان و لاله

ما و خروج وناله كنجي گرفته مأوا



دست از جهان بشويم غر و شرف بجويم

مدح و غزل نگويم مقتل كنم تقاضا



ميراث مصطفي را فرزند مرتضي را

مقتول كربلا را تازه كنم تولاّ



آن مير سر بريده در خاك و خون تپيده

از آب ناچشيده گشته اسير غوغا



تنهاو دل شكسته بر خويشتن گرسنه

از خانمان گشته وز اهل و بيت و آبا



صفين و بدر و خندق حجّت گرفته با حق

خيل يزيد احمق يك يك به خونش كوشا



آن پنج ماهه كودك باري چه كرد ويحك

كز پاي تابه تارك مجروح شد مفاجا



پاكيزه آل ياسين گمراه و زار و مسكين

و آن كينه هاي پيشين آن روز گشته پيدا



بي چاره شهر بانو مصدوم كرده زانو

بي چاره گشته لولو بر درد ناشكيبا



آن زينب غريوان اندر ميان ديوان

آل زياد ومروان نظاره گشته عمدا



تخم جهان بي بر، اين دست و زين فزون تر

كهتر عدوي مهتر نادان عدوي دانا



بر مقتل اي كسايي برهان همي نمايي

گر هم بر اين بيايي ، بي خار گشت خرما



تا زنده اي چنين كن دل هاي ما حزين كن

پيوسته آفرين كن بر اهل بيت زهرا