بازگشت

علامه كمپاني


آيه اللّه حاج شيخ محمد حسين غروي اصفهاني ، داراي نبوغ و استعداد بي نظير واطلاعات و تحصيلات بسيار بالا در علوم و معارف اسلامي بود. از او ديوان اشعاري به زبان فارسي باقي مانده كه مشحون از مدايح اهل بيت : و غزل هاي عرفاني است . وي چون داراي اطلاعات كامل مذهبي بود وتسلط جامعي به زبان و ادبيات عرب داشت ، در مراثي و اشعار مذهبي خود از لغات و اصطلاحات و تخصصي نيز استفاده نموده و داراي بياني عرفاني ، استادانه ، لطيف و آهنگون است . تركيب بند وي با كار محتشم كاشاني قابل مقايسه و هم رديف است :



بـاز ايـن چـه آتش است كه بر جان عالم است

بـاز اين چه شعله و غم واندوه و ماتم است



بــاز ايـن حديث حادثـه جانگـداز چيست

باز ايـن چه قصـه ايسـت كه با قصه توأم است



گلـزار دهــر گشته خـزان از سمـوم قهـر

گويـا ربيع ماتـم و مــاه محـرم است



سهم قدر زقوس قضا دلنشين رسيد

در مركز محيط رضا تير كين رسيد



كرد آن سه شعبه نقطه توحيد را دونيم

وزشش جهت فغان به سپهر برين رسيد



افعي صفت گرفت سر از كنج معرفت

بد گوهري به مخزن در سمين رسيد