چه آسان مي رود!
اكبرم يا رب! به ميدان مي رود
سرو آزادم خرامان مي رود
حنجر سرخ اذان عشق و خون
تا مصلاي دل و جان، مي رود
اكبرم، تفسير آيات خداست
از برم سي جزو قرآن مي رود
من به حسرت مي كنم سويش نگاه
او ز دستم، دام افشان مي رود!
رنگ و بوي مصطفي در حسن اوست
يك سبد گل از گلستان، مي رود
گرگها اما به خونش تشنه اند!
يوسف قرآن ز كنعان مي رود
زندگي بي او برايم مشكلست
جانم از دستم چه آسان مي رود!