بازگشت

آب يعني كربلا يعني حسين!


اي حسين عزيز، اگر آب ببينم تو را ياد خواهم كرد. اگر آب بنوشم بياد تو خواهم سوخت. اگر دريا ببينم، دل دريايي ات را مجسم خواهم كرد. اگر مشك ببينم اشكم جاري مي شود. اگر لب تشنه اي ببينم زمزمه مي كنم كه «اي حسين».

از روزي كه اصحابت در كنار آب با لب خشكيده جان دادند، آبهاي دنيا براي هميشه شرمنده ماندند و از آن روز «آب» يادآور تو گرديد. هنوز صداي تشنگيت در تاريخ طنين انداز است كه ندا دادي:

«شيعَتي مَهْما شَرِبْتُمْ ماءَ عَذْبٍ فَاذْكُروني»

و من با لبيك به طنين جگر سوز ندايت، هرگاه آب بنوشم تو را ياد مي كنم و «سلام بر حسين» و «لعنت بر يزيد» را بر زبان جاري مي سازم.

اگر آب مايه حيات است، از روزي كه آن را از تو مضايقه كردند نام تو مايه حيات قلوب شد، اي تمام هستي من، اي حسين!