بازگشت

در مرثيه شهداي كربلا






بنمود رخ از جيب افق ماه محرم

يا شعله زد از دل به فلك آه محرم



ايام خوشي در همه ي سال مجوئيد

چون اول هر سال بود ماه محرم



بر قامت دهر است دراز اين سلبي [1] كش

ببريده قدر بر قد كوتاه محرم



از پرده برون نقش عزائي عجب آمد

بر زد چون فلك دامن خرگاه محرم



ره ماه محرم به افق جست دگربار

آمد غم آفاق به همراه محرم



نبود عجب اردير خرامد كه ز گردون

ماهي ندميده است به اكراه محرم



جان كاست جهانرا و «صباحي» به جهان نيست

جاني كه بكاهد غم جانكاه محرم





پاورقي

[1] سلب: لباس و جامه.