بازگشت

عاشق راستين






كيست عاشق آنكه تا پروانه سان پروا كند

جاي در آتش ز شوق شمع، بي پروا كند



كيست عاشق در جهان چون سرور آزادگان

كو بخون پاك خود اسلام را احيا كند



كيست عاشق آنكه با ايثار اكبر چون خليل

راز عشق بي نشان را در جهان افشا كند



كيست عاشق آنكه از دريا برآيد خشك لب

وز غم طفلان ز غيرت ديده را دريا كند



جان بقربان علمداري كه گر دستش فتاد

درگه اعجاز، چون موسي يد بيضا كند






دست عباس دلاور گشت در ميدان قلم

تا بدان طومار مردي را بخوان امضا كند



در شمار چاكرانش گر درآيد «افتخار»

فخرها بر شهرياران همه دنيا كند