قافيه «ز»
آيا انسان از سرِ خودخواهي به مال دنيا مي نازد
و خود را بدان گرامي مي شمرد، در حالي كه دنيا از دست مي رود؟!
و دولت دنيا را ديوانه وار مي طلبد
در حالي كه دولت آن، با رسوايي ها همراه است؟!
ما و همه جهانيان، مانند مسافراني هستيم كه
زمان كوچمان، با شتاب، نزديك مي شود.
در حالي كه با همه شادي ها و غم هايي كه در دنيا داشته ايم
آن را نيازموده ايم و به حقيقت آن، جاهليم.
آيا نمي دانيم كه دنيا جاي ماندن نيست
و راه ديگري جز عبور كردن از آن نيست؟