قافيه «د»
برادرم! ماندنت در فساد و تباهي به درازا كشيده است
و توشه ات براي روز قيامت، بد توشه اي است!
دلت به هوسراني روي آورد و تو نه تنها آن را منع نكردي
بلكه از خواسته هايش پيروي كردي.
گناهان، تو را به هر جا كه خواستند، كشاندند
و از تو، انساني رام و تسليم شده ساختند.
تو را براي كوچ، ندا مي دهند. گوش كن
و خود را در برابر ندا دهنده، به كري مزن.
سپيدي موي سرت از هر هشدار دهنده اي بي نيازت مي كند
[آگاه باش كه] سپيدي موهاي تو، بر سياهي آن، چيره گشته است.