بازگشت

حسين بن علي و بيان علامت هاي ظهور


امام حسين (ع) در برخي از روايت ها و احاديث ، از علامت ها و نشانه هاي ظهور مهدي موعود (عج ) سخن گفته اند كه نشان اهميّت ويژه مسئله ظهور نزد حضرت (ع) است . از سوي ديگر، بيان كننده آن است كه مسئله مهدويّت و ظهور منجي ِ عدالت گستر در آخرالزمان در عصر امام حسين (ع)، مسئله اي شايسته توجّه و مهم بوده و مورد سؤال و پرسش بوده است . اكنون به پاره اي از اين روايت ها مي پردازيم :

1 ـ «إن ّ قدّام القائم (ع) علامات تكون من الله للمومنين و هي قول ُ الله:(ولنبلونّكم ) يعني المؤمنين قبل خروج القائم ، (بشي ٍ من الخوف ) من ملوك بني العباس في آخر سلطانهم (والجوع ) لغلاء أسعارهم (ونقص ٍ في الاموال ) فسادالتجارات وقلّة الفضْل (والانفس ) موت ُ ذريع (والثمرات ) قلّة زكاء ما يزرع

(وبشرالصابرين ) عند ذلك بتعجيل خروج القائم ؛ به درستي كه پيش از ظهور قائم (عج ) نشانه هايي وجود دارد كه از طرف خداوند براي مؤمنان است آن نشانه ها كلام خداوند است كه (فرمود):

(ولنبلونّكم ) يعني امتحان مي كنيم مؤمنان را پيش از خروج قائم (عج ).

(بشي من الخوف ) با مقداري ترس از فرمانروايان بني عباس در آخرسلطنتشان .

(والجوع ) و گرسنگي براي بالا رفتن قيمت هاي كالاهايشان .

(ونقص ٍ من الاموال ) و كاستي در اموال ، فساد و كسادي معاملات و كمي ِ سود.

(والانفس ) و كاستي در جان ها، مرگ ناگهاني .

(والثمرات ) و كاستي در ميوه ها، كاهش رشد مزروعات .

(وبشّر الصّابرين ) و بشارت ده صابران را در هنگام صبرشان به تعجيل در خروج حضرت قائم (عج ).

2 ـ قال (ع): «للمهدي خمس علامات ٍ: السفياني واليماني والصيحة من السماء و الخسف ُ بالبَيداءِ و قتل ُ النفس الزكيّة ؛ براي ظهورِ مهدي (عج ) پنج علامت وجود دارد:سفياني و يماني و صيحه آسماني و فرو رفتن در وادي بيداء و كشته شدن جان پاك .»

3 ـ قال (ع): «إذا رأيتم علامة ً في السماء، نارٌ عظيمة من قِبل َ المشرق تطلع ليالي فعندها فَرَج الناس وهي قُدّام َ المهدي (ع)؛ زماني كه نشانه اي در آسمان ديديد؛ آتش بزرگي كه از ناحيه مشرق است و شب ها طلوع مي كند، در هنگام (ديدن ) آن آتش گشايش خواهد بود و آن آتش پيش از ظهور مهدي (عج ) خواهد بود.»

4 ـ قال (ع): «إذا هدم حائط مسجد الكوفة ممّا يلي دارَ عبدالله ابن مسعود فعند ذلك زوال ملك القوم وعند زواله خروج المهدي (عج )؛ زماني كه ديوار مسجد كوفه از سمتي كه كنار خانه عبدالله بن مسعود است ، ويران شود، در آن هنگام فرمانروايي قوم (ظالِم ) زايل مي شود و خروج مهدي (عج ) در هنگام زوال آن خواهد بود».

5 ـ حارث بن مغيره گفته است : «به اباعبدالله ـ حسين بن علي (ع) ـ عرض كردم : مهدي (عج ) با چه نشانه اي شناخته مي شود؟ فرمود: بالسكينة والوقار؛ با آرامش و وقار.گفتم : و (ديگر) با چه نشانه اي ؟ فرمود: بمعرفة الحلال والحرام و بحاجة الناس اليه ولايحتاج إلي أحدٍ؛ «با شناختن حلال و حرام (خدا) و با نياز مردم به او در حالي كه او به هيچ كس نياز ندارد.»

در اين روايت دو نشانه براي شناختن امام حق از امام باطل بيان شده است :

1 ـ اطلاع و آگاهي از احكام و قوانين واقعي شرع : توضيح اين كه اگر مقصودِ حضرت از «معرفة الحلال والحرام » حلال و حرام واقعي و آن معارف ناب نباشد، قهراً هركس كه تقليداً يا تحقيقاً و بر اساس اجتهاد خود به حلال و حرام الهي علم پيدا كرده باشد، مشمول روايت بوده و نشانه امام (ع) را داراست در حالي كه قطعاً چنين چيزي صحيح نيست ، ناگزير بايد مقصود امام (ع) از حلال و حرام ، حلال و حرام واقعي و معارف ناب باشد.

2 ـ نيازمندي مردمان به مهدي موعود (عج ) و عدم نياز ايشان به هيچ كس : نيازمندي در جهات مختلفي تصوّر مي شود، مانند نياز مالي و اقتصادي يا نياز علمي و فكري و نياز عملي و قلبي . اكنون ممكن است بپرسيم مقصود حسين بن علي (ع) از نيازمردم به مهدي موعود (عج ) چيست و كدام از موارد سه گانه مذكور، مورد نظر بوده است ؟ به نظر مي رسد كه عبارت ِ «بمعرفة الحلال والحرام » اشاره اي به پاسخ دارد. به بيان ديگر،اين قسمت از روايت مي رساند كه نياز مردم به مهدي موعود (عج ) از حيث علمي و نيز عملي است ؛ يعني ، مردم براي امر هدايتشان و نيز شناخت صحيح از دين خداوند، محتاج آن حضرت هستند و نيازهاي مادي و اقتصادي ، گرچه ممكن است وجود داشته باشد امايك نياز اساسي و محوري در زندگي محسوب نمي شود و از راه هاي ديگر، معمولاً حل مي شود.

6-عميره دختر نفيل گفته است : از حسين بن علي (ع) شنيدم كه مي فرمايد

«لا يكون الامر الّذي تنتظرونه حتي يَبْرَأَ بعضُكم من بعض ٍ ويَتْفُل َ بعضُكم في وجوه بعض ويشهدَ بعضكم علي بعض ٍ بالكفر ويلعن َ بعضُكم بعضاً؛ «امري (ظهور حضرت مهدي «عج ») كه انتظارش را مي كشيد محقق نمي شود تا آنكه برخي از شما از برخي ديگر بيزاري جويد و برخي (از شما) بر چهره برخي ديگر آب دهان افكند و بعضي (از شما) بر عليه بعضي ديگر شهادت به كفر دهد و برخي (از شما) برخي ديگر را لعن كند».

حسين بن علي (ع) در اين روايت بر يك نكته اساسي و بسيار حياتي اشاره مي كنند و آن ايجاد حالت دشمني و اختلاف و دودستگي و عدم تفاهم و دوستي در ميان امّت اسلامي است . ممكن است بپرسيم چگونه اختلاف و پريشاني امت سبب ساز ظهور مهدي موعود (عج ) است ؟ پاسخ اين سؤال با توجه به برخي رواياتي كه منشأ و نشانه هاي ظهور حضرت صاحب (عج ) را مطرح مي كنند، روشن مي شود. توضيح آنكه در پاره اي از روايات اشاره شده است كه پيش از ظهور حضرت ، جهان پر از ظلم و جور مي شود. با مقايسه اينگونه روايات ، با روايت مورد بحث ، به اين نكته مي رسيم كه دو دستگي و اختلاف در ميان امت از مصاديق ظلم و جور است . اينكه برخي از افراد امّت اسلامي ،برخي ديگر را كافر بدانند و بر آن شهادت دهند يا آنها را مورد لعن قرار دهند، مصداق روشن و واضحي از ظلم و ستم در حق ديگران است و لذا حضرت صاحب (عج ) براي اصلاح اين وضع و ايجاد عدالت در جامعه ظهور مي فرمايند.

حسين بن علي (ع) در روايت مذكور، همچنين به لزوم تلاش براي ايجاد وحدت و همدلي و يگانگي در جامعه اسلامي اشاره مي كنند كه امروزه هم «وحدت ملّي » از اركان اساسي و لازم براي مقوله «امنيت ملّي » محسوب مي شود.