بازگشت

سياست ها و رفتارهاي حكومتي


دومين عامل فقدان مشروعيت حكومت اموي به سياست ها و رفتارهاي حكومتي آنان مربوط مي شود. حاكم اسلامي علاوه بر انتسابش به وحي و رسالت ، بايد عامل به كتاب خدا، به دنبال عدالت اجتماعي ، حاكميت احكام و قوانين اسلامي ، اجراي حق و حقيقت و اداي حقوق مردم باشد.

ويژگي هايي كه در سخنان امام حسين تبلور يافته است ،«و لعمري ما الامام الاّالعامل بالكتاب و الآخذ بالقسط والدائن بالحق و الحابس نفسه علي ذات الله».

در حالي كه حاكمان اموي اصول و مباني مملكت داري شان بر بدعت گذاري در دين ، خيانت ، خدعه و فريب افكار عمومي ، ظلم و ستم ، پيمان شكني ، جنايت و آدم كشي ،غارت بيت المال بود و هر كدام از اين رفتارها كافي است تا حاكم اسلامي را از شرايطي كه بايد از آن برخوردار باشد، ساقط كند و مشروعيتش را سلب نمايد.

اين واقعيت نه تنها بر شخصيتي چون امام روشن بود، بلكه بسياري از رجال و شخصيت هاي مذهبي و سياسي آن روز نيز بدان واقف بودند، كوفيان در نامه هاي خود به امام حسين و دعوت آن حضرت به كوفه ، بخشي از اعمال و رفتار امويان را برشمرده اند.

نيرنگ و حيله ، غضب بيت المال ، حكمراني بر مردم بدون رضايت خداوند، كشتن نيكان امت ، پرداخت اموال به ستمگران .