بازگشت

ميدان جنگ و درس توحيد


در ميدان «جمل»، مردي برخاست و گفت: «يا اميرالمؤمنين، اتقول ان اللّه و احد؟

فحمل الناس عليه و قالوا: يا اعرابي، اما تري ما فيه اميرالمؤمنين (ع) من تقسم القلب، فقال اميرالمؤمنين دعوه، فان الذي يريده الاعرابي هو الذي نريد من القوم» [1] «اي اميرالمؤمنين! تو مي گويي خدا يكي است؟

مردم از هر طرف به او اعتراض كردند كه الان در مـيـدان جـنگ با اين ناراحتي فكري حضرت، وقت اين سؤالهاست؟

حضرت فرمود: او را رها كنيد، آنـچـه را اعـرابي مي خواهد همان چيزي است كه ما از اين مردم مي خواهيم (آنگاه حضرت براي او توضيح دادند كه منظور از يكي بودن خدا، عددي نيست، زيرا «يك»، و قتي اطلاق مي شود كه در كنارش «دو و سه» هم باشد، بلكه منظور يكي بودن در صفات است).


پاورقي

[1] اعلام الدين، ديلمي، 66.