روضه
تعبير به «رض» يعني «له شدن و كوبيده شدن» در مورد دو امام وارد شده است:
1 ـ سيدالشهدا (ع) كه «اسيد بن مالك» در مقابل ابن زياد گفت:
نحن رضضنا الصدر بعد الظهر
بكل يعبوب شديد الاسر
2 ـ حـضـرت مـوسـي بـن جعفر (ع) كه در زيارت جامعه ائمة المؤمنين مي خوانيم: «و مكبل في السجن قد رضت بالحديد اعضائه».
گوشه زندان و در غربت كسي يادم نكرد
در قفس من مردم و صياد آزادم نكرد
خسته و خاموش در كنج قفس افتاده ام
آنقدر ناليده ام تا از نفس افتاده ام
نـوبختي» در «فرق الشيعه»، صفحه 85 مي گويد: «و يقال في رواية اخري انه دفن بقيوده و انه اوصي بذلك». مرحوم «آيت اللّه غروي اصفهاني» با اشاره به همين وصيت، مي فرمايد:
امثل موسي و ارث الرسالة
يحمل نعشه مع الحمالة
وكيف نعش صاحب الخلا فة
يرمي علي الجسر من الرصافة
تنوح في غربته عليه
خشخشة الحديد في رجليه