بازگشت

كلام امام حسين به فرزدق


«صـدقـت، للّه الامـر، واللّه يفعل ما يشاء، و كل يوم ربنا في شان، ان نزل القضا بما نحب فنحمد اللّه عـلي نعمائه، و هو المستعان علي ادا الشكر و ان حال القضا دون الرجا فلم يعتد من كان الحق نيته، و التقوي سريرته» [1] در منزل «زباله يا شوق يا صفاح» بود كه امام (ع) با «فرزدق شاعر» برخورد كردند فرزدق همراه مـادرش، عـازم حـج بـود و از اينكه امام (ع) را در آن موقع در آن سرزمين مشاهده مي كند، تعجب مي نمايد لذا با تعجب مي پرسد: «ما اعجلك عن الحج، چقدر زود از مناسك حج فارغ شديد».

حضرت فرمود: «لو لم اعجل لاخذت، اگر عجله نمي كردم مرا مي كشتند».

آنگاه امام (ع) از او سؤال كرد از كوفه چه خبر؟.

«فـرزدق» گـفت: از شخص مطلعي سؤال كرديد، قلبهاي مردم با شماست، ولي شمشيرها را به روي شما كشيده اند و قضاي الهي هم از آسمان نازل مي شود. حضرت فرمود: «صدقت للّه الامر، درست گفتي» خداوند هر كاري را بخواهد انجام مي دهد و هر روز فـرمـان تازه اي دارد اگر قضاي الهي بر آنچه ما مي پسنديم واقع شود او را شكر گذار هستيم و اگـر قـضاي الهي ميان ما و خواسته هايمان حايل گردد، آنكه در راه حق قدم برمي دارد و باطن و فطرتش بر تقواي الهي است، از مسير حق خارج نمي گردد. «فـرزدق» با پرسيدن چند مساله شرعي از محضر حضرت، مرخص شد و هيچ اظهار تمايلي مبني بر شركت در نهضت مقدس حسين (ع) نكرد!!.

دومين ملاقات فرزدق با امام حسين (ع).

مرحوم «ميرزا محمد تقي سپهر» احتمال مي دهد كه فرزدق دوبار حضرت را ملاقات كرده باشد، بار اول موقع رفتن به حج و بار دوم در مراجعت از حج در منزل زباله، چون در ملاقات اول، خبري از شـهـادت مـسـلـم نـبـود، در حالي كه در ملاقات دوم فرزدق مي گويد: چطور به سمت كوفه مي روي در حالي كه پسر عمويت را شهيد كردند و حضرت فرمود: «رحـم اللّه مسلما فلقد صار الي روح اللّه و ريحانه و تحيته و رضوانه اما انه قد قضي ما عليه و بقي ما علينا» [2] .


پاورقي

[1] طبري، 5 /386 خوارزمي، 1 /223 انساب الاشراف، 3 /164 اعيان، 1 /594 کامل ابن اثير، 4 /40.

[2] ناسخ التواريخ، 2 /146 (احوالات سيدالشهدا (ع)).