بازگشت

چرا امام حسين از ملائكه استمداد نكرد؟


روش انـبـيـا و اوليا اين بوده است كه امور را از طرق معمولي و طبيعي پيش ببرند و به همين دليل، گـاهـي پـيـروز مـي شـدنـد و گـاهي شكست مي خوردند، گاهي مي كشتند و گاهي هم كشته مي شدند. در دو سوره آل عمرآن، آيه 124 و انفال، آيه 9 داستان نزول ملائكه در جنگ بدر آمده، ولي نه براي جـنـگيدن بلكه صرفا براي اطمينان و قوت قلب سربازان اسلام بوده است: (وما جعله اللّه الا بشري لكم و لتطمئن به قلوبكم). و اصـولا اگر در بعضي آيات، سه هزار فرشته و در بعضي ديگر، پنج هزار فرشته بيان شد، همه براي تقويت روحيه سپاهيان اسلام بوده و الا يك فرشته براي انهدام يك شهر و كشور كافي است، چنانچه جبرئيل (ع) قوم لوط را با يك پر خود، هلاك كرد [1] و اگـر بـنا باشد ملائكه مستقيما وارد صحنه جنگ شوند و دشمنان توحيد را نابود كنند، ديگر چه فـضيلتي براي جنگجويان باقي مي ماند؟

آن وقت اين همه آيات و روايات، در فضيلت جهاد و شهيد و صـبـر، بـراي عـملي مي شود كه ملائكه انجام داده اند، چنانچه سيدالشهدا (ع) مي فرمايد: «اگر خـواسـتـه بـاشـم، از طريق ملائكه كمك مي گيرم، ولي اولا اينان از سنخ بشر نيستند و ثانيا اجر و پاداش ضايع مي گردد». امام صادق (ع) مي فرمايد: «لما كان من امر الحسين (ع) ما كان، ضجت الملائكة الي اللّه بالبكا و قالت يارب هذا الحسين صفيك و ابن نبيك، قال: فاقام اللّه ظل القائم (ع) و قال بهذا انتقم لهذا» [2] «وقـتـي مـصـيـبت حسين (ع) واقع مي شد، ملائكه ضجه و ناله كردند و عرض كردند: بارالها اين حـسـيـن (ع) بـرگـزيـده و فرزند پيامبر تواست اينجا خداوند سايه حضرت حجت (ع) را نشان داد و گفت: به وسيله اين امام، انتقام خون حسين رامي گيرم».


پاورقي

[1] مجمع البيان، 4 /525.

[2] ملهوف، 53.