بازگشت

عبدالله بن زبير كيست؟


«عـبـداللّه» فـرزنـد «زبير بن عوام» پسر عمه رسول خدا (ص) و مادرش «اسما» دختر ابوبكر، معروف به «ذات النطاقين»است وي در نزديكي مدينه متولد شد و اولين مولود از مهاجرين است كـه بـا تـولدش، مسلمانان خوشحال شدند، چون يهود مي گفتند ما مسلمين را جادو كرده ايم لذا صاحب فرزند نمي شوند، اما زندگي او صدمات و خسارتهاي زيادي براي مسلمين به بار آورد. اميرالمؤمنين (ع) در اخبار غيبيه خود اشاره به او كرده است آنجا كه مي فرمايد: «خب ضب، يروم امرا لا يدركه، ينصب حبالة الدين لاصطياد الدنيا و هو بعد مصلوب» [1] «سوسمار حيله گري كه به دنبال كاري مي رود ولي به آن نمي رسد، ريسمان دين را پهن مي كند تا دنيا را صيد كند و در آخر هم به دار زده مي شود». «عـبـداللّه» كـه لـقـب «عائذ البيت» را به خود اختصاص داده، از آن بازيگران روزگار است كه عـمري عبادت مي كند تا روزي به خلافت برسد و به قول عبداللّه بن عمر: «واللّه ما يريد ابن الزبير بعبادته غيرهن، يعني هدف عبداللّه از عبادت، رسيدن به خلافت بود» [2] وي از دشمنان سرسخت اميرالمؤمنين (ع) و بني هاشم بود، چهل روز در خطبه هاي نماز جمعه نام مـبـارك پـيـامـبـر (ص) را نمي برد، و قتي كه به او اعتراض كردند،گفت: چون و قتي نام پيامبر را مي برم، بني هاشم به خود افتخار مي كنند!!!. سـالي، معاويه به حج رفت و هر چه درهم و دينار با خود آورده بود، تمام شد، لذا شبانه از مكه خارج شد. «عـبداللّه» كه از حركت معاويه مطلع شده بود، او را تعقيب كرد معاويه كه در هودج خوابيده بود صداي سم اسب، او را بيدار كرد و از صاحب اسب سؤال كرد. عبداللّه گفت: «من هستم» و از باب شوخي گفت: «مي خواهي الان تورا تروركنم؟».

معاويه گفت: «تو كشنده پادشاهان نيستي، هر پرنده به اندازه خود صيد مي كند». عبداللّه گفت: «با من چنين سخن مي گويي در حالي كه در مقابل علي در جنگها قرار گرفتم». معاويه گفت: «انه قتلك و اباك بيسري يديه و بقيت يده اليمني فارغة يطلب من يقتله بها». عـلـي (ع) تـو و پـدرت را بـا دسـت چـپ از پـا درمـي آورد در حـالي كه دست راست او بي كار بود و مي گرديد كه كسي را هم با دست راست خود بكشد». عبداللّه گفت: «تمام اين مجاهدتهاي من براي نصرت عثمان بود». مـعـاويـه گـفت: «خل هذا عنك، فواللّه لولا شدة بغضك ابن ابي طالب لجررت برجل عثمان مع الضبع». «اگر نبود دشمني تو با علي پاي عثمان را مي گرفتي با كفتار مي كشيدي» [3] .


پاورقي

[1] تتمة المنتهي، 65.

[2] الحديد، 20 /108 الي 149 استيعاب، 3 /906.

[3] الحديد، 20 /126.