بازگشت

روضه


كـاروان كـربـلا، بـا گـريـه و نـاله هاشميات بدرقه شد و با آه و گريه هم از آن استقبال شد وقتي «بشير» خبر شهادت امام (ع) را اعلام كرد، زني در خانه نبود مگر آنكه بيرون آمد و به سر و صورت خود زد: «فلم ارباكيا اكثر من ذلك اليوم». مـردم، امـام سجاد (ع) را در حالي ديدند كه نمي توانست از گريه خودداري كند: «وهو لا يتمالك عن العبرة و ارتفعت اصوات الناس بالبكا». با اشاره حضرت، مردم آرام شدند، آنگاه فرمود: «قتل ابوعبداللّه (ع) و عترته و سبي نساه و صبيته و داروا براسه في البلدان من فوق عالي السنان»، حسين (ع) و اصحابش را كشتند، زن و بچه هاي او را اسير كردند و سر مباركش را بالاي نيزه در ميان شهرها گرداندند» [1] امام سجاد (ع) خطاب به قبر رسول خدا (ص) چنين گفت:



وما انقضي بكاه حتي قضي

حياته و هو حليف للرضا



وكيف لا يبكي و قد شاهد ما

بكت له عين السما بالدما



وكيف لا تبكي دما عين السما

وقد بكت سحائب القدس دما



وفي ذري العوالم العلوية

اقيمت الماتم الشجية



ناهيك في ذلك لطم الحور

في جنة الحبور و السرور



فكيف تنسي هذه الرزية

والوتر وتر سيد البرية



ان يكن الموتور سيد الوري

فهل تري اعظم منه هل تري [2] .



كنز مخفي بود، ليكن شهره هر شهر شد

تا شود سر محبت آشكارا و مبين



ناله يا ليت امي لم تلدني! بر كشيد

بهر هتك حرمت ناموس رب العالمين



لا تقل هجرا شنيد از معدن جهل و غرور

عين اسرار علوم اولين و آخرين




پاورقي

[1] ملهوف، 84.

[2] الانوار القدسية ص 70.