بازگشت

خوف از خداوند


اصولا امان نامه را به كسي مي دهند كه از حكومت، متواري شده است، لذا دولتها اعلام مي كنند كه در صورت تسليم شدن، متعرض آنان نخواهند شد. حـاكـم مدينه، سيدالشهدا (ع) را خوب نشناخته و خيال مي كند او هم به خاطر ترس از حكومت به طـرف عـراق مي رود، در حالي كه حضرت مي فرمايد، اگر در قاموس انسان مسلمان، ترس وجود داشـتـه بـاشـد، تـرس از خـدا است و بس كه در آخرت از عذاب الهي در امان باشد امام صادق (ع) مي فرمايد: «من خاف اللّه اخاف اللّه منه كل شي و من لم يخف اللّه اخافه اللّه من كل شي» [1] «آنكه از خدا بترسد، خداوند هم، همه را از او مي ترساند و آنكه از خداوند نترسد، خداي تعالي او را از همه مي ترساند». بـه هـر مـقـدار كـه انسان در دنيا از خدا بترسد، در قيامت ايمن خواهد بود و هر اندازه كه در دنيا بي پروا باشد، در قيامت خائف خواهد بود. «قـال رسـول اللّه (ص): قـال اللّه تـبارك و تعالي: و عزتي و جلالي لا اجمع علي عبدي خوفين و لا اجـمـع لـه امـنـيـن، فـاذا امـنـنـي فـي الـدنيا اخفته يوم القيامة و اذا خافني في الدنيا امنته يوم القيامة» [2] «در ايـن حـديث قدسي پيامبر (ص) از پروردگار عالم نقل مي كند كه: به عزت و جلالم سوگند! خـوف در دنيا و آخرت با امن در دنيا و آخرت با هم جمع نخواهد شد اگر در دنيا از عذاب من ايمن بـاشـد، در قـيامت ترسان خواهد بود و اگر در دنيا خائف از پروردگار شد، در قيامت ايمن خواهد بود». اصـولا به امان دولتها و حكومتها اطمينان نيست، چه بسا افرادي مورد عفو قرار گرفتند ولي بعدا مـورد غضب واقع شدند يا امان نامه هاي آنان پاره و شكسته شد و عهد و پيمانها نقض گرديد كه به يك جريان تاريخي اشاره مي شود تا بيان امام حسين (ع) بهتر روشن شود كه امان واقعي همان امان الهي است.


پاورقي

[1] کافي، 2 /68 ـ باب الخوف والرجا.

[2] بحار الانوار، 70 /379.