بازگشت

مبارزه با بدعتها


بـعـد از حـضـرت خـتمي مرتبت (ص) افرادي به جاي آن بزرگوار نشستند كه همه چيز را عوض كـردند، احكام را به بازي گرفتند، زحمات رسول خدا (ص) و مجاهدين بدر و احد و حنين را به هدر دادند. «زهري» مي گويد: در دمشق بر «انس بن مالك» وارد شدم در حالي كه گريه مي كرد گفتم چرا گريه مي كني؟

گفت: «لا اعرف شيئا مما ادركت الا هذه الصلاة و هذه الصلاة قد ضيعت» [1] «از آنچه در عصر پيامبر (ص) ديدم چيزي باقي نمانده مگر همين نماز كه اين را هم ضايع كردند». همينطور هنگامي كه براي شكايت از «حجاج بن يوسف ثقفي» به شام «نزد عبدالملك» مي آمد، در بين راه گفت: «واللّه! ما عرف شيئا مما كنا عليه علي عهد النبي (ص) الا شهادة ان لا اله الا اللّه» [2] «بـه خـدا سـوگـنـد! آنـچه را در عصر نبوي (ص) مي شناختيم، همه از بين رفت مگر اينكه فقط شهادت به توحيد باقي مانده است». شـرح بـدعـتـهـايـي كـه خـلـفاي جور بعد از پيامبر (ص) از خود باقي گذاشتند، در اين مختصر نمي گنجد، هر چند بزرگترين منكر، و جود خود خلفاي غاصب است. «مـرحوم علامه مجلسي» در كتاب شريف «بحار الانوار»، بدعتهاي خليفه دوم را بيان كرده كه ما فقط فهرست آن را در اينجا مي آوريم: «صـلاة تراويح، وضع ماليات بر زمينهايي كه در زمان او مفتوح عنوة فتح شد، بدون آنكه به ارباب خـمـس، از آن چـيزي بدهد، بدعت در سه طلاق در مجلس واحد، تبديل جزيه به زكات در مورد نـصـاري، مـنع از ازدواج در مواردي كه به نظرش كفو نباشند، مسح علي الخفين، كم كردن يك تـكـبـيـر از نماز ميت، قول به عول و تعصيب و محروميت از ارث عجم از عرب، اضافه كردن جمله «الصلاة خير من النوم» را در اذان و موارد ديگر» [3] .


پاورقي

[1] صحيح بخاري، کتاب مواقيت الصلاة، 1 /134.

[2] فتح الباري، 2 /10 باب مواقيت الصلاة.

[3] بحارالانوار، 31 / ص 7 ـ 43.