بازگشت

پاسخ امام حسين


«امـا بعد: فقد خشيت ان لا يكون حملك علي الكتاب الي الاستعفا من الوجه الذي و جهتك له الا الجبن فامض لوجهك الذي وجهتك». حـضـرت در پـاسخ فرمود: «خيال مي كنم علت استعفاي تو ترس باشد، به همان نحوي كه مامور شده اي برو. من از پيامبر (ص) شنيدم كه مي فرمود: از ما خاندان نيست كسي كه فال بد بزند و يا مسلماني را به فال بد بگيرد». ايـن مـكـاتـبـه را اكثر مورخين نقل كرده اند هر چند صاحب كتاب «حياة الامام الحسين (ع)» از جهاتي اين نامه را مجعول مي داند [1] .


پاورقي

[1] استاد باقر شريف قرشي، چهار وجه براي جعلي بودن نامه ذکر کرده اند: 1 ـ «مـضـيـق الـخـبـت»، مـحـلـي کـه از آنـجـا مسلم براي امام حسين (ع) نامه نوشته، طبق تصريح «حموي» در «معجم البلدان»، بين مکه و مدينه است، در حالي که «مسلم» دو راهنما را از «مدينه»اجير کرد و به سمت عراق حرکت کردند و گم شدند و سپس مردند و طبيعتا اين واقعه بين مدينه و عراق اتفاق افتاده است نه بين مکه و مدينه. 2 ـ اگر فرض کنيم که بين مدينه و عراق هم محلي به اين نام بوده و حموي آن را ذکر نکرده باشد، سـفـر از آنـجا تا به مکه و پاسخ آوردن از امام حسين (ع) حداقل ده روز طول مي کشد در حالي که مورخين ذکر کرده اند که «مسلم بن عقيل» پانزدهم رمضان از مکه خارج شده و بعد از بيست روز در پـنجم شوال به کوفه رسيده است، يعني مسافت 1600 کيلومتري را در بيست» روز حداقل طي کـرده اسـت و فـرض کنيم ده روز مسلم توقف کرده که قاصد به مکه برود و پاسخ بياورد، آن وقت چطور «مسلم» اين مسافت طولاني را در عرض ده روز طي کرده است و اين عادتا محال است. 3 ـ سيدالشهدا(ع) در نامه اش، «مسلم» را به جبن و ترس متهم کرده است در حالي که اين سخن با توثيق امام (ع) که فرمود: «قد بعثت اليکم اخي و ابن عمي و ثقتي من اهل بيتي» منافات دارد. 4 ـ اتهام «مسلم» به ترس با سيره مسلم در شجاعت و شهامت، منافات دارد، اين قهرمان به تعبير «بـلاذري»، شـجاع ترين فرزندان عقيل است، هنگامي که مردم کوفه او را تنها مي گذارند او يک تنه مي ايستد و مي جنگد و تسليم دشمن نمي شود (حياة الحسين، 2 /343).