بازگشت

مقدمه كتاب


بسم اللّه الرحمن الرحيم.

قال الصادق (ع): «خير الناس من بعدنا من ذاكر بامرنا و دعا الي ذكرنا» [1] از ديـر زمـان خـطـابه و بيان يكي از و سائل و ابزار مهم تبليغ و ترويج بشمار مي رفته است اگر چه ابزارتبليغ و ترويج در انحصار نطق و خطابه نيست بلكه قلم و كتابت نيز در جاي خود همين نقش را ايفا مينمايد و لكن بدون ترديد خطابه و بيان در زمينه تاثير در نفوس و جانها و بيداري انسانها نقش بـسـزائي داشـتـه و جـايگاه اول را داراست خطابه داراي اقسامي است ممكن است خطابه، حماسي و جـنـگـي بـاشـد و ممكن است سياسي و يا قضائي ايراد گردد كه هدف از آن آشنا نمودن مردم به حـقـوق سـيـاسي و يا اجتماعي ميباشد و گاهي خطابه بمنظور تحريك و بيدار كردن شعور ديني و اخـلاقـي و وجـدانـي انـسـانها است كه مقصود در اين جا همين است كه خطيب با سخن و بيانش آگاهي ديني و اخلاقي مردم را ارتقا دهد و عواطف و احساسات مردم را در جهت خير و صلاح آنها بر اسـاس بـينش و آگاهي از دين و مذهب برانگيزاند از آغاز پيدايش اسلام، پيامبر خود عهده دار اين مـسـئوليت بود هنگاميكه آيه مباركه (فاصدع بما تؤمر و اعرض عن المشركين) [2] نازل گرديد رسـول خـدا بجهت اظهار ماموريت خود بيرون آمد و در كنار حجر ايستاد و فرمود: «معاشر العرب ادعوكم الي شهادة ان لا اله الا اللّه و اني رسول اللّه و آمركم بخلع الانداد و الاصنام فاجيبوني» [3] خـطـبـه هـاي رسـول خـدا در احـد و تـبـوك و حـجة الوداع و روز عيد اضحي و غدير خم گوياي اين حقيقت است پس از رسول خدا (ص) امام اميرالمؤمنين سلام اللّه عليه كه خود ميفرمود: «وانا لامـرا الـكلام و فينا تنشبت عروقه و علينا تهدلت غصونه» [4] امير سخن مائيم ريشه هاي سخن يعني معاني و مطالب در زمين و جود ما رشد كرده و شاخه هاي سخن بر سر ما سايه افكنده است. او كه سخنش فوق كلام بشراست و سخنان فصيح و بليغ او حاكي از اين و اقعيت است، خطب فراوان او را مـردم مـي شـنـيـدنـد و حـفـظ مـيـكردند تا جائيكه مسعودي نقل كرده آنچه از خطبه هاي امـيـرالـمـؤمـنين مردم حفظ كرده اند چهارصد و هشتاد و چند خطبه است كه آنها را بالبداهه ايراد نموده است [5] و گـاهـي يـارانـش را امـر ميفرمود كه خطبه بخوانند صعصعه بن صوحان خطيبي بزرگوار بود امـام صـادق (ع) درباره او ميفرمود: در ميان اصحاب علي (ع) بجز صعصعه و اصحاب او كسي امام عـلـي را نـشناخت [6] صعصعه و برادرش سيحان بن صوحان هر دو خطيب از قبيله عبدالقيس بـودنـد [7] زنان نيز درمواقع ضروري و لازم با نطق هاي آتشين به ايراد سخن مي پرداختند و در جنگ ها و مواقع ضروري با بيان و خطابه عواطف و احساسات را تحريك كرده و آنان را به دفاع از حق دعـوت مـيكردند در صفين خطابه هاي حماسي سوده همدانيه و زرقا دختر عدي بن قيس و ديگر زنان خطيبه ماثور و مشهوراست [8] نمونه بارز آن خطبه ها، خطبه اي تاريخي و معجزه آساي صديقه كبري فاطمه زهرا (س) است. خـطـبـه هاي عقيله بني هاشم زينب كبري در كوفه و شام آنچنان مردم را تحت تاثير قرار داد كه بـا اسـتـماع آن مي گريستند و همچنين خطب علي بن الحسين (ع) خصوصا خطبه آنحضرت در مسجد دمشق كه با ايراد آن فرياد گريه و زاري مردم برخاست [9] از امـام مـجـتـبـي (ع) نيز خطبه هائي نقل شده است كه حاكي از قدرت بيان و نيرومندي آن امام صابر و مظلوم است كه برخي از آنها را مسعودي نقل كرده است [10] سـالار شـهـيـدان امـام حـسين (ع) با خطبه هاي حماسي و آتشين خود در كربلا حجت را بر مردم تـمـام كرد و ضمن معرفي خود، دشمن و خصم را محكوم و اراده و عزم خود را در جهت دفاع از حق و ايـستادگي در برابر باطل و ايثار و فداكاري بيان كرد و فرمود: «الا و ان الدعي ابن الدعي قد ركز بين اثنتين بين السلة و الذلة و هيهات منا الذلة». امـام (ع) نـه تـنـهـا با ايراد خطبه و سخنراني كه در روز عاشورا خود به انجام اين مسئوليت اقدام نمود بلكه بعضي از ياران و اصحابش مثل حبيب بن مظاهر و زهير بن قين و حنظله بن اسعد نيز به ايراد خطبه پرداختند و با همين سخنان امام (ع) بود كه فرمانده سپاه كوفه «حر بن يزيد رياحي» تحت تاثير شديد قرار گرفت و نادم گرديد و به سپاه امام پيوست و بشهادت رسيد. مـجـمـوعـه حـاضـر كـه از نـظـر خـوانـنـدگان ميگذرد حاصل تلاش و كوشش برادر بزرگوار حـضـرت حـجـة الاسـلام جـنـاب آقـاي عالمي دامغاني است كه اين جانب در محرم 1413 قمري بمناسبت ايام، بحثهائي را تحت عنوان ملاقاتها و نامه هاي امام حسين (ع) در چندين مجلس مطرح نـمـودم كه ايشان در اين رابطه تتبع لازم و سعي و افر را مبذول داشته و ضمن جمع آوري و تكميل ملاقات ها و نامه هاي آنحضرت، منابع و ماخذآنهارا نيز تهيه و اضافه نموده اند كه با سپاس و قدرداني از زحمات و تلاش نسبت باين مجموعه، موفقيت ايشان را از درگاه ايزد منان مسئلت دارم. بـراي آشـنـائي بـا تـنـظـيـم و تـرتـيب مطالب مندرج در اين نوشتار اشاره اي كوتاه به محتويات آن لازم است:

1 ـ نـامـه هـاي امـام (ع) كـه بـرخـي از آنـها از جهت زمان تقدم دارد در ابتدا عنوان گرديده كه تعدادي از آنها مربوط به دوران حيات امام مجتبي سلام اللّه عليه و بعضي در زمان امامت آنحضرت، و در قـسـمت سوم نامه هاي مربوط به نهضت كربلا و قيام عاشوراست كه در 19 مجلس جمع آوري شده است.

2 ـ مـلاقـاتـهـا از زمان انتشار خبر مرگ معاوية بن ابي سفيان كه در ماه رجب سنه 60 رخ داده تا روزدهـم محرم سال 61 يعني روز عاشورا مي باشد كه حاوي مطالبي مهم و قابل توجه است كه در طي 30 مجلس تنظيم شده است.

3 ـ در بـخش سوم اين مجموعه، پاسخ هاي آنحضرت به سؤالات افراد به اضافه بعضي مطالب ديگر كه در طي 7 مجلس بيان شده است.

4 ـ در پايان هر مجلس بذكر مصيبت بتناسب آن مجلس حتي الامكان پرداخته شده است. در پـايـان از مـؤسـسه محترم بنياد معارف اسلامي كه عهده دار چاپ و نشر اين مجموعه شده اند و در ايـن جـهت سعي لازم را مبذول داشته اند و براي تسريع در چاپ و نشر آن اقدام نموده اند تشكر و قدرداني و توفيقات روز افزون تمام آن برادران را از خداي بزرگ خواهانم و السلام عليكم و رحمة اللّه و بركاته.

قم ـ علي نظري منفرد.


پاورقي

[1] بحار الانوار 1 /200.

[2] سوره حجر آيه 93.

[3] تفسير کنز الحقائق 7 /165.

[4] نهج البلاغة خطبه 231.

[5] مروج الذهب 2 /419.

[6] تنقيح المقال 2 /98.

[7] الاستيعاب 2 /717.

[8] عقد الفريد 1 /218 و 220.

[9] نفس المهموم 451.

[10] مروج الذهب 2 /431.