بازگشت

معجزه امام حسين در مسافرت


امام حسين عليه السلام با يكي از فرزندان زبير بن عوام با همراهي چند شتربان به مسافرت رفتند، كه هنوز فرزند زبير تغيير عقيده نداده بود و پدرش را امام مي دانست. پس از خستگي فراوان در نقطه اي فرود آمدند، همگي تشنه بودند، و در كنار درخت خشك خرمائي قرار گرفتند، پس براي امام حسين عليه السلام فرش انداختند، و در اطراف او نشستند. امام حسين عليه السلام دعايي خواند و دستان مبارك را بسوي درخت دراز كرد، درخت خشك خرما سبز شد و خرماي تازه آورد.

امام عليه السلام فرمود: از اين خرماي تازه بخوريد. شتربان كه اين معجزه را ديد گفت: بخدا قسم اين سحر است. امام حسين عليه السلام اظهار داشت:

حديث 397

قال الامام الحسين عليه السلام: وَيْلَكَ اِنَّهُ لَيْسَ بِسِحْرٍ وَ لكِنَّها دَعْوَةُ اِبْنِ نَبِيٍّ مُسْتَجابَةٌ

امام حسين عليه السلام فرمود: (واي برتو، اين سحر نيست، اين دعاي پسر پيغمبر است كه به اجابت رسيد.) [1] .

سپس همه از درخت بالا رفتند، و هر مقدار براي سفر احتياج داشتند از خرماهاي آن چيدند.


پاورقي

[1] دلائل الامامة ص186 حديث 105، اثبات الهداة ج5 ص207 حديث 74، مدينة المعاجز ج3 ص459 حديث 977.