بازگشت

حفظ رهبري امت


يكي ديگر از اصول مبارزه و قيام حفظ رهبري امّت است تا مبارزات رهائي بخش و خون ها و تلاش هاي مستمر جهادگران به بار بنشيند، و ره آورد آن حفظ گردد، خدا چنين خواسته بود كه امام سجّاد عليه السلام در كربلا مريض باشد تا محفوظ بماند. امام حسين عليه السلام در لحظه هاي پاياني روز عاشورا كنار امام سجّاد عليه السلام رفت تا با او خداحافظي كند. امام سجّاد عليه السلام پرسيد پدرجان امروز با اين منافقان چه كرديد؟.

حديث 381

قال الامام الحسين عليه السلام: يا وَلَدِي قَدْ اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطانُ فَاَنْساهُمْ ذِكْرَ اللهِ، وَقَدْ شَبَّ الْحَرْبُ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُمْ لَعَنَهُمُ اللهُ حَتَّي فاضَتِ الْأرْضُ بِالدَّمِ مِنَّا وَمِنْهُمْ.

امام حسين عليه السلام فرمود: (اي پسرم! شيطان بر آنان غلبه كرد و ياد خدا را از دلهايشان زدود، و جنگ در گرفت تا آنكه زمين از خون ما و آنان سيراب شد.)

امام سجّاد عليه السلام بار ديگر پرسيد: عموي من عبّاس كجاست؟.

حديث 382

قال الامام الحسين عليه السلام: يابُنَيَّ اِنَّ عَمَّكَ قَدْقُتِلَ، قَطَعُوايَدَيْهِ عَليشاطِي ءِ الْفُراتِ

امام حسين عليه السلام فرمود: (اي پسرم، همانا عموي تو در كنار رودخانه فرات كشته شد و دست هاي او قطع گرديد.)

امام سجّاد آنقدر گريست كه از حال رفت، وقتي بحال آمد پرسيد، برادرم علي و ديگر ياران شما چه شده اند؟

حديث 383

قال الامام الحسين عليه السلام: يا بُنَّي اِعْلَمْ اَنَّهُ لَيْسَ فِي الْخِيامِ رَجُلٌ حَيٌّ إِلاَّ أَنَا وَ أَنْتَ، وَ أَمَّا هؤُلاءِ الَّذينَ تَسْأَلُ عَنْهُمْ فَكُلُّهُمْ صَرْعي عَلَي وَجْهِ الثَّري.

امام حسين عليه السلام فرمود: (اي پسرم بدان كه در خيمه ها، فردي زنده باقي نمانده است جز من و تو، تمام آنان را كه پرسيدي همه كشته بر روي زمين افتاده اند.)

امام سجّاد بار ديگر گريست و خطاب به عمّه اش زينب گفت: اي عمه! شمشير و عصاي مرا بياور. امام فرمود: با عصا و شمشير چه مي خواهي بكني؟. پاسخ داد: تكيه بر عصا داده با شمشير در دفاع از پسر پيامبر بجنگم.

يا اُمَّ كُلْثُومٍ خُذيهِ لِئَلاَّ تَبْقَي الْأرْضُ خالِيَةً مِنْ نَسْلِ آلِ مُحَمَّدٍصلي الله عليه وآله. [1] .

(اي امّ كلثوم! او را نگهدار تا مبادا زمين از نسل آل محمّد تهي گردد).


پاورقي

[1] بحار الأنوار ج45 ص46، دمعة الساکبة ج4 ص334، ناسخ التواريخ ج2 ص359، تظلم الزهراء ص246.