بازگشت

صبح عاشورا و سخن از آينده جهان


در صبح عاشورا پس از آنكه پندها داده شد، هشدارها مطرح گرديد، اتمام حجّت ها سامان يافت، امام حسين عليه السلام رو به ياران خود كرده فرمود، جدّم رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم به من فرمود:

إنَّ رَسُولَ اللهِ قالَ لي: يَا بُنَيَّ إنّكَ سَتُسَاقُ إلَي الْعِرَاقِ، وَهِيَ أرْضٌ قَدْ الْتَقي بِهَا النَّبِيُّونَ وَ أوْصِيَاءَ النَّبِيِّين، وَهِيَ أرْضٌ تُدعي عُمُوراً، وَ إنَّكَ تَسْتَشْهِدُ بِهَا، وَ يَسْتَشْهِدُ مَعَكَ جَمَاعَةٌ مِنْ أصْحَابِكَ لاَيَجِدُونَ ألَمَ مَسِّ الْحَديدِ، وَتَلا:

اي حسين تو در آينده بسوي عراق مي روي، آنجا سرزميني است كه پيامبران و جانشينانشان در آنجا گام نهادند، تو را براي آبادي آنجا فرامي خوانند امّا تو و يارانت در آنجا كشته مي شويد بي آنكه رنج و درد شمشيرها را احساس كنيد، و خواند:

حديث 192

قال الامام الحسين عليه السلام: «قُلْنا يا نارُ كُوني بَرْداً وَسَلاماً عَلي إبْراهيمَ» [1] .

تكون الحرب عليك و عليهم برداً وسلاماً، فَاَبْشِرُوا، فَوَاللهِ لَئِنْ قَتَلُونا فَاِنَّا نَرِدُ عَلي نَبِيِّنا، قال: ثُمَّ أَمْكُثُ ماشاءَاللهُ فَأَكُونُ أَوَّلَ مَنْ تَنْشَقُّ الأرْضُ عَنْهُ، فَأَخْرُجُ خَرْجَةً يُوافِقُ ذلِكَ خَرْجَةَ أَميرِ الْمُؤْمِنينَ وَقِيامَ قائِمِنا، وَ حَياةَ رسولِ اللّهِ ثُمَّ لَيَنْزِلَنَّ عَلَيّ وَفْدٌ مِنَ السَّماءِ مِنْ عِنْدِاللهِ، لَمْ يَنْزِلُوا إِلَي الأرْضِ قَطُّ، وَلَيَنْزِلَنَّ إِلَيَّ جَبْرَئيلُ وَميكائيلُ وَإِسْرافيلُ، وُجُنُودٌ مِنَ الْمَلائِكَةِ، وَلَيَنْزِلَنَّ مُحَمَّدٌ وَ عَلَيٌّ وَأَنَا وَأَخي وَجَميعُ مَنْ مَنَّ اللهُ عَلَيْهِ، في حَمُولاتٍ مِنْ حَمُولاتِ الرَّبِّ خَيْلٌ بَلْقٌ مِنْ نُورٍ لَمْ يَرْكَبْها مَخْلُوقٌ، ثُمَّ لَيَهِزَّنَّ مُحمَّدٌ لِواءَهُ وَلَيَدْفَعَنَّهُ إِلي قائِمِنا مَع سَيْفِهِ، ثُمَّ إِنَّا نَمْكُثُ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ ماشاءَاللهُ، ثُمَّ إِنَّ اللهَ يُخْرِجُ مِنْ مَسْجِدِ الْكُوفَةِ عَيْناً مِنْ دُهْنٍ وَعَيْناً مِنْ لَبَنٍ وَعَيْناً مِنْ ماءٍ. ثُمَّ إِنَّ أَميرَالْمُؤْمِنينَ عليه السلام يَدْفَعُ إِلَيَّ سَيْفَ رَسُولِ اللهِ صلي الله عليه وآله، فَيَبْعَثُني إِلَي الشَّْرقِ وَالمَغْربِ، وَلا آتي عَلي عَدُوٍ إِلاّ أَهْرَقْتُ دَمَهُ، وَلا أَدَعُ صَنَماً إِلاَّ أَحْرَقْتُهُ حَتّي أَقَعَ إِلَي الْهِنْدِ فَأَفْتَحُها. وَإِنَّ دانِيالَ وَ يُونُسَ يَخْرُجانِ إِلي أَميرِالْمُؤْمِنينَ يَقُولانِ: صَدَقَ اللهُ وَرَسُولُهُ وَيَبْعَثُ [اللهُ] مَعَهُما إِلَي الْبَصْرَةِ سَبْعينَ رَجُلاً فَيَقْتُلُونَ مُقاتِليهِمْ، وَيَبْعَثُ بَعْثاً إِلَي الرُّومِ فَيَفْتَحُ اللهُ لَهُمْ. ثُمَّ لَأَقْتُلَنَّ كُلَّ دابَّةٍ حَرَّمَ اللهُ لَحْمَها، حَتّي لايَكُونَ عَلي وَجْهِ الأرْضِ إِلاّ الطيّبَ، وَأَعْرِضُ عَلَي الْيَهُودِ وَالنَّصاري وَسائِرِ الْمِلَلِ، وَلَاُخَيِّرَنَّهُمْ بَيْنَ الْاِسْلامِ وَالسَّيْفِ، فَمَنْ أَسْلَمَ مَنَنْتُ عَلَيْهِ، وَمَنْ كَرِهَ الْاِسْلامَ أَهْرَقَ اللهُ دَمَهُ، وَلا يَبْقي رَجُلٌ مِنْ شيعَتِنا إِلاَّ (أَنْزَلَ اللهُ إِلَيْهِ) مَلَكاً يَمْسَحُ عَنْ وَجْهِهِ التُّرابَ وَيُعَرِّفُهُ أَزْواجَهُ وَمَنازِلَهُ فِي الْجَنَّةِ، وَلا يَبْقي عَلي وَجْهِ الأرْضِ أَعْمي وَلا مُقْعَدٌ وَلا مُبْتَلي إِلاَّ كَشَفَ اللهُ عَنْهُ بَلاءَهُ بِنا أَهْلَ الْبَيْتِ. وَلَتَنْزِلَنَّ الْبَرَكَةُ مِنَ السَّماءِ إِلَي الأرْضِ، حَتّي أَنَّ الشَّجَرَةَ لَتَقْصِفُ بِما يُريدُاللهُ فيها مِنَ الَّثمَرَ، وَلَتَأْكُلَنَّ ثَمَرَةَ الشِّتاءِ فِي الصَّيْفِ، وَثَمَرَةَ الصّيْفِ فِي الشِّتاءِ، وَذلِكَ قَوْلُ اللهِ: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُري آمَنُوا وَاتَّقُوا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَالأرْضِ وَلكِنْ كَذَّبُوا [فَأَخْذْناهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ]» [2] ثُمَّ اِنَّ اللهَ يَهَبُ لِشيعَتِنا كَرامَةً، لا يَخْفي عَلَيْهِمْ شَيٌ فِي الْاَرْضِ وَما كانَ فيها، حَتَّي أنَّ الرَّجُلَ مِنْهُم يُريدُ أنْ يَعْلَمَ عِلْمَ اَهْلِ بَيْتِهِ فَخْبِرَهُمْ بِعِلْمِ ما يَعْمَلُونَ».

امام حسين عليه السلام فرمود: سپس امام عليه السلام اين آيه را خواند:

خبر از بازگشت دوباره به دنيا

(«اي آتش براي ابراهيم عليه السلام سرد و گوارا باش» [3] جنگ براي تو و يارانت لذّت بخش و گوارا خواهد بود، مژده باد برشما، پس بخدا سوگند! اگر ما را بكشند يقيناً بر پيشگاه پيامبرمان وارد خواهيم شد تا زمانيكه خواست خدا باشد در آن عالم مي مانيم.

سپس من اوّلين كسي خواهم بود كه زمين برايش شكافته مي شود و همزمان با قيام قائم ما و رجعت اميرالمؤمنين عليه السلام و زندگي مجدّد رسول الله صلي الله عليه و آله وسلم رجعت خواهم كرد، و در آن هنگام از آسمان و از پيشگاه الهي نيروهاي غيبي برايم فرود خواهند آمد، نيروهايي كه تا آن زمان بر زمين فرود نيامده اند، و همچنين جبرائيل و ميكائيل و لشگري از فرشتگان بر من نازل خواهند شد و جدّم رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم و پدرم علي عليه السلام و برادرم و خودم، و اصحاب و ياران من كه دوستي آنها را خدا بر من منّت نهاد، بر مركب هايي از نور سوار شده فرود مي آيند، مركب هاي نوراني كه تا آن روز كسي سوارشان نشده است. آنگاه پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم پرچم خود را به اهتزاز در خواهد آورد و پرچم و شمشير خود را به قائم ما(عج) مي سپارد، سپس ما در زمين تا آنجا كه خدا بخواهد زندگي مي كنيم.

آباداني زمين در دوران رجعت

پس خداوند از مسجد كوفه چشمه اي از روغن و آب زلال و شير مي جوشاند پس آنگاه اميرالمؤمنين عليه السلام شمشير پيامبر را بدست من داده مرا به مشرق و مغرب زمين مأموريّت مي دهد، به هيچ دشمني نمي رسم جز آنكه خونش را مي ريزم و به هيچ بُت نمي رسم جز آن كه آن را مي سوزانم. تا آنكه به سرزمين هند رسيده آنجا را فتح مي كنم.

آنگاه «دانيال» و «يونس» پيامبر بسوي اميرالمؤمنين عليه السلام حركت مي كنند و مي گويند: «خدا و پيامبرش راست گفتند.» خدا با آن دو پيامبر، هفتاد مرد جنگي مي فرستد كه با دشمنان خدا جنگ ها مي كنند، و لشگرها بسوي روم گسيل مي دارند و آنجا را خدا برايشان فتح مي كند. سپس در پاكسازي زمين هر جنبنده اي كه گوشت او را خدا حرام كرد مي كشم، تا بر روي زمين جز حلال گوشت باقي نماند، آنگاه با يهود و نصاري و ديگر ملل و اقوام روبرو مي شوم، و آنان را بين انتخاب اسلام و شمشير آزاد مي گذارم، پس هر كس اسلام را انتخاب كند از او قدرداني مي كنم و هر كس از اسلام روي گرداند خدا خون او را خواهد ريخت، در آن روزها خدا بر همه شيعيان ما فرشته اي خواهد فرستاد تا گرد و غبار مرگ را از روي آنان بزدايند و با مقام و منزلتشان در بهشت آشنا سازند. در آن زمان هيچ كوري و زمين گيري و دردمندي بر روي زمين باقي نخواهد ماند مگر اينكه خداوند توسّط ما اهلبيت عليهم السلام از آنان درد و بلا بازستاند. بركت و رحمت الهي از آسمان و زمين فرود خواهد آمد بدان حد كه درخت به خواست خدا از وفور ميوه سر به زمين نهد، ميوه هاي تابستاني در فصل زمستان خورده مي شود، و ميوه هاي زمستاني در تابستان مورد استفاده قرار خواهد گرفت، اين همان فرموده خداست كه:

علل تكامل يا سقوط ملّت ها

«اگر مردم شهرها و آبادي ها، ايمان مي آوردند، و تقوي پيشه مي كردند هرآينه درهاي رحمت و بركت خود را از زمين و آسمان بر روي آنان باز مي كرديم، ولي چون دروغ گفتند در مقابل اعمالشان گرفتارشان ساختيم». [4] .

آنگاه خداوند بر شيعيان ما كرامت مي كند و هرچه در روي زمين است و آنچه داخل آن است از ديد آنها پنهان نخواهد ماند. تا آنجا كه هركس اراده كند از علم اهلبيت عليهم السلام با خبر شود، او را آگاه مي سازند.) [5] .


پاورقي

[1] سوره انبياء آيه 69.

[2] سوره اعراف آيه96.

[3] سوره انبياء آيه 69.

[4] سوره اعراف آيه 69.

[5] خرائج وجرائح ج2 ص848 حديث 63، مختصر بصائر الدرجات ص366، بحارالأنوار ج45 ص80 حديث 6.