بازگشت

سخنراني در مكه و خبر از آينده


پس از آنكه فشار سياسي، نظامي يزيد و فرماندار او بر امام حسين عليه السلام زياد شد چون در آن روزگاران، وسائل ارتباط جمعي امروز مانند، راديو، تلويزيون، تلفن و روزنامه ها وجود نداشت، براي اينكه قيام و فرياد خود را بگوش امّت اسلامي برساند، مراسم حج و شهر مكّه را انتخاب فرمود و در اجتماعات حجّاج، سخنراني هاي افشاگرانه خود را سازمان داد، در يكي از آن سخنراني ها اظهار داشت:

حديث 178

قال الامام الحسين عليه السلام: اَلْحَمْدُ لِلَّهِ وماشاءَاللهُ، وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللهِ، وَصَلَّي اللهُ عَلي رَسُولِهِ، خُطَّ الْمَوْتُ عَلي وُلْدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقَلادَةِ عَلي جيدِ الْفَتاةِ، وَ ما اَوْلَهَني اِلي اَسْلافي اِشْتِياقَ يَعْقُوبَ اِلي يُوسُفَ، وَخُيِّرَلي مَصْرَعُ اَنَا لاقيهِ كَأَنّي بِاَوْصالي تَقْطَعُها عَسَلانُ الْفَلَواتِ بَيْنَ النَّواويسِ وَكَرْبَلاءَ فَيَمْلَأَنَّ مِنّي اَكْراشاً جَوْفاً وَاَجْرِبَةً سُغْباً، لا مَحيصَ عَنْ يَوْمٍ خُطَّ بِالْقَلَمِ.

رِضَي اللهِ رِضانا اَهْلُ الْبَيْتِ، نَصْبِرُ عَلي بَلائِهِ وَيُوَفّينا اُجُورَ الصَّابِرينَ لَنْ تَشُذَّ عَنْ رَسُولِ اللهِ صلي الله عليه وآله لَحْمَتُهُ، وَهِيَ مَجْمُوعَةٌ لَهُ في حَظيرَةِ الْقُدْسِ، تَقَرُّبِهِمْ عَيْنُهُ وَيُنْجَزُ بِهِمْ وَعْدَهُ. مَنْ كانَ باذِلاً فينا مُهْجَتَهُ، وَمُوَطِّناً عَلي لِقاءِ اللهِ نَفْسَهُ، فَلْيَرْحَلْ مَعَنا، فَاِنَّي راحِلٌ مُصْبِحاً اِنْشاءَاللهُ تَعالي. [1] .

امام حسين عليه السلام فرمود: (سپاس براي خداست آنچه خدا بخواهد همان خواهد بود و هيچ نيرويي حكم فرما نيست مگر به اراده خداوند و درود خدا بر فرستاده او، اي مردم مرگ بر انسانها چونان گردنبند كه لازمه گردن دختران است حتمي است، و من به ديدار نياكانم آنچنان اشتياق دارم مانند اشتياق يعقوب به ديدار يوسف است، و براي من قتلگاهي معين گرديده است كه در آنجا فرود خواهم آمد. و گويا با چشم خود مي بينم كه درندگان بيابانها (لشگريان كوفه) در سرزميني در ميان «نواويس» و «كربلا» اعضاء مرا قطعه قطعه و شكم هاي گرسنه خود را سير مي كنند، از پيش آمدي كه با قلم قضا نوشته شده است چاره و مفرّي نيست. بر آنچه خدا راضي است ما نيز راضي و خشنوديم و در مقابل بلا و امتحان او صبرو استقامت مي ورزيم و خدا اجر صبر كنندگان را بر ما عنايت خواهد نمود، در ميان پيامبر و پاره هاي تن وي (فرزندانش) هيچگاه جدائي نخواهد افتاد و در بهشت برين در كنار او خواهند بود زيرا كه آنان وسيله خوشحالي و روشني چشم پيامبر بوده و وعده او نيز «استقرار حكومت الله» به وسيله آنان تحقّق خواهد پذيرفت، پس هركس آمادگي دارد تا در راه ما خون قلب خود را بريزد، و جان خود را بخدا بسپارد، پس با ما كوچ كند، كه همانا من صبحگاه كوچ مي كنم اگر خداي بزرگ بخواهد).


پاورقي

[1] مثير الاحزان ص41، کتاب لهوف ابن طاووس ص26، کشف الغمة ج2 ص29، عوالم بحراني ج17 ص216.