بازگشت

از تو جدا نمي شوم


محمد بن بشير نيز از ياران حسين (ع) است كه در شب عاشورا به او خبر دادند كه فرزندت در حدود شهر ري اسير شده است . او در پاسخ گفت :

«ثواب مصيبت او و خود را از خداي متعال آرزو مي كنم و دوست ندارم كه فرزندم اسير باشد و من بعد از او زنده بمانم ».

امام حسين (ع) چون سخن او را شنيد، فرمود: خدا تو را بيامرزد، من بيعت خود را از تو برداشتم ، برو و در رهايي فرزندت از اسارت بكوش .

محمد بن بشير گفت :

«در حالي كه زنده هستم طعمه درندگان شوم اگر چنين كنم و از تو جدا شوم ؛

امام (ع) فرمود: پس اين لباسها را به فرزندت كه همراه توست بده تا در نجات برادرش به مصرف برساند.»

نوشته اند كه : امام پنج جامه به او داد كه هزار دينار ارزش داشت .