بازگشت

مقدمه


قلم در بيان عظمت احياگر بزرگ اسلام ناب محمدي (ص) مفسّر عظيم الشأن ولايت و امامت ، رهبر فرزانه ، سرور آزادگان گيتي ، اسوه بي نظير فداكاري ، شهيد آگاه ، چراغ فروزان هدايت ، كشتي نجات امت ، حضرت سيّد الشهدا امام حسين (ع)، عاجز و ناتوان است .

آري چه مي توان نوشت در عظمت شخصيتي كه همه عالمان متعهد و صاحب نظران منصف از عمق جان بر اين باورند كه حسين حقيقتي است بزرگ كه تمام مردم گيتي در برابر عظمت روح و علوّ همّت او سر تسليم فرود آورده و خضوع كرده اند.

كدامين عبارت را در وصف آن جان جانان بكارگيريم كه گوياتر از «مصباح الهدي »،«سفينة النجاة » و «سيدي شباب أهل الجنة » باشد كه جد بزرگوارش ، منجي بشريت و سرور كائنات با آن عبارات او را ستوده است .

و كدامين كلمات و جملات مي توانند حق او را ادا كنند در حالي كه خدايش در قرآن كريم در آيه مباهله او را «فرزند پيامبر» و در آيه تطهير «جزء پاك ترين پاكان » و در سوره فجر «نفس مطمئنه »اش خوانده است .

آري ، از تصور عظمت حضرت ثار الله عاجزيم و قلم قاصرمان از اداي حق عظيم حضرت حسين بن علي (ع) ناتوان است .

ولي افرادي وجود دارند كه از هر جهت به آن حضرت نزديك تر بوده اند و حتي آن چنان مجذوب شخصيت او شده اند كه در فداكردن جان خود در راه او سر از پا نمي شناختند و در رفتن به سوي ميدان مبارزه و شهادت بر يكديگر سبقت مي گرفتند و شهادت در ركاب او را نهايت آمال و آرزوي خود مي دانستند.

ظهر روز عاشورا وقتي امام حسين (ع) از نماز فارغ شد در سخنان كوتاهي ياران خود رابه بهشت بشارت داد و فرمود: «اين پيامبر خداست و اينان شهدايي كه در راه خدا كشته شده اند، منتظر قدوم شمايند، و شما را به بهشت بشارت مي دهند...»

اصحاب به امام عرض كردند: جان هاي ما فداي تو باد و خون هاي ما نگاهدارنده خون تو، به خدا سوگند مادامي كه از ما كسي زنده باشد، هيچ گزندي به تو و حرم تو نمي رسد.

ابن عماره از پدرش نقل مي كند كه : از حضرت صادق (ع) سؤال كردم و گفتم : ازاصحاب امام حسين (ع) و ايثار و فداكاري آنان مرا آگاه كن . آن حضرت فرمود: «پرده وحجاب از برابر آنان برداشته شد و منازل خويش را در بهشت مشاهده كردند، بطوري كه برشهادت و كشته شدن شتاب مي كردند تا با حور معانقه نموده و به سوي جايگاه خود دربهشت بروند».

شاعر عرب چه زيبا در وصف آنان سروده است كه :



جادوا بأنفسهم في حب ّ سيّدهم

والجود بالنفس أقصي غاية الجود



السابقون الي المكارم والعُلي

والحائزون غداً حِياض الكوثر



لولا صَوارمُهم ووقع ُ نِبالِهم

لم تسمع الاذان صوت مكبّر



آنان امام حسين (ع) را فراتر از سخن و بيان دانسته و پيش از آنكه با زبان در وصف آن وجود مبارك سخني بگويند، با عمل خود به وصف او پرداخته و او را شايسته ان دانسته اند كه جان خود را در راه او فدا سازند. و با اين كار خود حتي دشمنان را به تعجب واداشته اند؛

ابن ابي الحديد معتزلي گويد: به يكي از كساني كه در سپاه كوفه حضور داشت ، گفته شد: واي بر تو! چرا فرزند پيغمبر را كشتي ؟!

آن مرد گفت : دهانت خرد باد! تو اگر مي ديدي آنچه كه ما در كربلا ديديم ، تو هم همين كار را مي كردي ! آنها دست به قبضه شمشير مي بردند و مانند شيران غرنده به ما حمله مي كردند و خود را در دهان مرگ مي انداختند! امان قبول نمي كردند، رغبتي به مال و منال دنيا نداشتند! هيچ چيزي نمي توانست در ميان ايشان و مرگ فاصله بيندازد. اگر با آنها نمي جنگيديم ، همه ما را از دم شمشير مي گذرانيدند، چگونه مي توانستيم از جنگ كردن با آنها خودداري كنيم ؟!

هر چند او احمقانه گناه نابخشنودني خود را توجيه مي كند ولي در واقع اعترافي است به شجاعت و بزرگواري و پايداري ياران امام (ع).

ولي متأسفانه تاريخ نتوانسته است سخنان اين راد مردان را در حق امام و مقتداي خود به طور كامل به ثبت برساند و حتي برخي از آنان تنها نامشان در ليست شهداي كربلا باقي مانده است و اثري از ابراز احساسات آنان نيست ، ولي همان تعداد اندك كه نظراتشان به بهانه هاي مختلف پيرامون حسين بن علي (ع) بيان شده است ، مي تواند گوياي جلوه هائي از شخصيت آن حضرت باشد و ما در اين مقاله بر آن هستيم كه شخصيت با عظمت ان حضرت را از ديدگاه نزديكترين يارانش مورد بررسي قرار دهيم ، و اميدواريم نزد مولي و مقتدايمان حسين (ع) مقبول واقع گردد.