بازگشت

موسي


وقتي امام حسين عليه السلام از مدينه خارج شد تعدادي از آيات مربوط به موسي عليه السلام را تلاوت نمود و چون وارد مكه شد برخي از آن آيات را تلاوت كرد. در تلاوت اين آيات اشاره به مقايسه حالات خودش با حالت هاي حضرت موسي عليه السلام دارد. ما در تشريح اين مطلب مي گوييم:

موسي عليه السلام كليم الله است؛ حسين عليه السلام نيز اين افتخار و شرافت برايش به اثبات رسيد كه او هم در دوران حياتش هم كليم الله مي باشد، كما اينكه اين مطلب در روايتي كه ما آن را در عيون المجالس به نقل از انس بن مالك آمده متذكر شده ايم؛ و همچنين به هنگام شهادت وقتي طبق روايت مخاطب اين فرمايش خدا يا ايتهاالنفس ‍ المطمئنه... واقع گرديد، نيز كليم الله شد.

موسي عليه السلام صاحب يد بيضاء است، يعني دست آن حضرت گاهي نورافشاني مي كرد، براي حسين بيش از اينها مي باشد، چرا كه پيشاني اش نورافشاني مي كرد، گلويش از بس پيامبر آنجا را بوسيده بود، مي درخشيد و سيماي مباركش نيز وقتي به خون و خاك آغشته شد، آنچنان نورافشاني مي كرد، كه بيننده را از توجه به نحوه شهادت آن حضرت بازداشت و به هنگامي كه حامل رأس مبارك از كنار خانه او مي گذشت، نورافشاني مي كرد و همچنين بنا به روايت آن زارع بني اسد در كنار رود علقمه، بدن امام نيز مي درخشيد.

براي موسي عليه السلام آب از صخره جاري شد و ضربه اي كه خود حضرت موسي با سنگ زد، بر آن اثر گذاشت و بر حسب كرامت و اعجاز، از آن سنگ چشمه ها جاري شد. مصيبت امام حسين عليه السلام نيز در جاري شدن خون از صخره ها، چنان كه در سنگ ريزه هاي بيت المقدس ‍ وجود دارد، اثر گذاشت و در روايت است كه در شامگاه قتل حسين عليه السلام هر سنگ و كلوخي كه برداشته مي شد، زير آن خون تازه وجود داشت، تا اينكه سپيده دميده شد. همچنين براي امام حسين عليه السلام آب مخصوصي جاري است كه سرچشمه آن، ديدگان مخلوقاتي است كه ديده مي شوند و يا به چشم نمي آيند، بلكه سرچشمه آن، ديدگان كساني است كه نام آن حضرت را بر زبان مي آورند - كما اينكه اين مطلب در روايت آن حضرت آمده است - و اين مطلب حتي براي نام آن حضرت و نه حتي براي نام آن حضرت و نه حتي شنيدن مصيبت او و اطلاع بر آنها ثابت است و اين از همان روزي كه خداوند اسم ها را خلق كرد وجود داشته است و، اين اثر هنگامي كه خداوند اسم ها را به آدم ياد داد، تحقق پيدا كرده است، كما اينكه اين مطلب در روايتي در تفسير اين فرمايش خداوند كه فتلقي آدم من ربه كلمات فتاب عليه... [1] آمده است.

براي موسي عليه السلام من سلوي [2] از آسمان نازل شد. براي حسين عليه السلام از آسمان ثمرات بسياري نازل شد، يك بار طبقي از خرما، و يك بار طعام پخته شده اي براي آن حضرت و يك بار انار، گلابي و سيب فرستاده شد و هنگامي كه حضرت فاطمه سلام الله عليها وفات نمودند، انار مفقود شد، هنگامي كه علي عليه السلام به شهادت رسيد گلابي از دست رفت، در صورتي كه سيب تا روز عاشورا نزد آن حضرت باقي بود و آن را مي بوييد و از رايحه آن نسبت به عطش آرامش مي يافت. علي بن الحسين عليهماالسلام فرمود: وقتي عطش آن حضرت شديد شد، دندان در آن (سيب) فرو برد و چون به شهادت رسيد، اثري از آن پيدا نشد و هنگامي كه بعد از آن، قبر او را زيارت كردم، رايحه آن را از قبرش استشمام نمودم و شيعيان مخلص ما كه به هنگام سحر قبر ايشان را زيارت كنند، آن رايحه را استشمام خواهند كرد.

طور سينا به واسطه موسي عليه السلام شرافت پيدا كرد، تا آنجا كه خداوند به آن سوگند ياد نمود. حسين عليه السلام نسبت به سرزمين كربلا چنين حالتي دارد، بلكه در روايات آمده كه كربلا، طور سينا است.

موسي عليه السلام صاحب عصايي است كه در آن معجزات او ظاهر شد.

حسين عليه السلام صاحب شمشيري است كه به واسطه آن شجاعت نبوي كه امام آن را به ارث برده بود، در آن ظاهر شد و به شجاعت حسيني شهرت يافت.

موسي عليه السلام به درگاه الهي عرض كرد واجعل لي وزيرا من اهلي هارون اخي [3] يكي را از اهلم معاون من قرار بده، برادرم، هاورن را؛ خداوند براي حسين عليه السلام از اهل خودش، برادرش عباس ‍ را معاون قرار داد و او را در امرش شركت داد و به واسطه او پشتش را محكم گردانيد، به همين خاطر امام به هنگام شهادت او فرمودند اينك كمرم شكست.

دريا براي موسي عليه السلام شكافته شد. اگر تنها يك دريا براي موسي عليه السلام شكافته شد تا بني اسرائيل وارد آن شوند، اما همه درياها به خاطر حسين عليه السلام به تلاطم درآمدند تا جايي كه ماهي ها از آن بيرون آمدند و نوحه سر دادند، و آن هنگامي بود كه ملكي از ملائكه بهشت بر درياها نازل شد و بال هايش را بر آنها گشود و گفت: اي اهل درياها! لباس غم بپوشيد كه فرزند رسول خدا سر بريده شد. در روايت ديگري آمده كه وقتي حضرت فاطمه سلام الله عليها براي حسين عليه السلام گريه مي كند و فرياد مي زند نزديك است درياها شكافته شوند و در هم فرو روند، پس ‍ براي هر دريائي فرشته اي موكل مي شود. از روايات آشكار مي شود كه اين كار از آن حضرت، بسيار واقع مي شود و لذا بعد از ذكر اين مسأله گفته شده است: آيا تو دوست نداري از كساني باشي كه فاطمه عليهاالسلام را خشنود مي كنند.

موسي عليه السلام با دست خودش، آرامگاه خودش را كند. ماجرا از اين قرار بود كه وقتي از كنار مردي مي گذشت كه قبري را حفر مي كرد، از او پرسيد، اين قبر براي كيست؟ او گفت: براي يكي از بندگان صالح خدا مي باشد. موسي گفت: به تو در اين كار كمك مي كنم؛ آنگاه به او حفر قبر كمك كرد و لحد را كامل نمود. بعد آن مرد به موسي عليه السلام گفت: در آن بخواب تا بنگريم خوب است يا نه. آن حضرت در قبر خوابيد، و مقامش ‍ به او نشان داده شد، آنگاه از خدا خواست كه فيض روح شود و در همان قبرش، قبض روح گرديد. حسين عليه السلام از آنجا كه تا سه روز بدنشان به خاك سپرده نشد، خداوند به پيامبرش صلي الله عليه و آله دستور داد كه قبر حسين عليه السلام و حتي قبور اصحاب او را حفر نمايد؛ چرا كه ام سلمه در روز عاشورا پيامبر صلي الله عليه و آله را در خواب، خاك آلود و در حالي ديد كه روي سرشان اثر خاك بود، و آن حضرت فرمود كه مردم فرزندم را مورد حمله قرار دادند و او را به شهادت رساندند، من او را در حالي كه شهيد شده بود، مشاهده كردم و اينك از حفر قبر حسين و اصحابش فارغ شده ام.

موسي عليه السلام، وقتي خانواده فرعون او را از دريا گرفت، خواهرش ‍ آمد و مخفيانه مراقب حالش بود و از دور او را مي ديد، در حالي كه آنها نمي فهميدند [4] و ديد زنان بزرگ مصر او را دست به دست و دامن به دامن مي گردانند و جمع شده اند تا او را شير بدهند، اما او شير نمي نوشد. آنگاه خواهرش گفت: هل ادلكم علي اهل بيت يكفلونه لكم و هم له ناصحون [5] آيا مايليد شما را راهنمايي كنم به خانواده اي كه در كمال محبت و مهرباني تربيت او را عهده دار شوند؟ و تا آخر مقصد. حسين عليه السلام وقتي از اسب بر زمين افتاد، آل سفيان او را محاصره كردند و هنگامي كه از بازگشتن به نزد اهل و عيالش تاءخير كرد، خواهرش در پي او خارج شد و از فرعون لشكر يزيد كمك خواست و گفت: اي ابن سعد! ابا عبدالله كشته مي شود و تو نظاره گري؟!

موسي عليه السلام، وقتي با اهل بيت خود حركت كرد و به وادي سينا رسيد و در شبي تاريك دچار سرما و باران شدند و نتوانستند آتش ‍ برافروزند، انس من جانب طورا نارا، قال لاهله امكثوا اني انست نار لعلي آتيكم منها بخبر او جذوة من النار لعلكم [6] آتشي از جانب طور ديد، به اهل بيت خود گفت: شما در اينجا مكث كنيد كه آتشي به نظرم رسيد، مي روم تا شايد از آن خبري بياورم يا براي گرم شدن شما شعله ايصطلون برگيرم.

در اينجا اگر خواستي كليم الله، حسين فرزند رسول الله صلي الله عليه و آله را قصد كن كه به اهل بيت خود گفته بود كه من در وادي مقدس در بقعه مباركه آتشي ديدم، پس حركت كنيد؛ يعني خداوند خواسته است شما را اسير ببيند.

موسي عليه السلام از شدت گرسنگي و لاغري و خوردن گياهان و سبزيجات براي رفع گرسنگي، اثر سبزي در پوست شكمش ديده مي شد، حسين عليه السلام نيز سرخي خون از تمام اجزاي بدن، سر، مو و پوستش ‍ ديده مي شد و لبانش از شدت عطش كبود شده بود.


پاورقي

[1] بقره، آيه 37.

[2] طه، آيات 29 و 30.

[3] اشاره به آيه 80 سوره طه دارد.

[4] ترجمه آيه يازدهم سوره قصص.

[5] قصص، آيه 12.

[6] قصص، آيه 29.