بازگشت

آنچه خداوند از آب به ايشان عطا كرده است


از آنجا كه امام حسين عليه السلام را از نوشيدن آبي كه حق ساير مردم است، باز داشتند، خداوند به آن حضرت چهار نوع آب عطا فرمود:

الف: آب كوثر؛ خداوند آن را حق عطش او و شهدايش قرار داد و آنها را از اين اثر آب در روز عاشورا، هنگامي كه بر زمين مي افتادند و قبل از خروج روح از بدنشان، سيراب نمود. كما اينكه وقتي حضرت علي اكبر بر زمين افتاد، خطاب به امام گفت: اي پدر! جدم، مرا به جامي سيراب كرد كه در روز عطش اكبر از آن آب مي نوشند.

البته پاداش بسياري از اعمال نيك سيراب شدن از آب كوثر است، اما ويژگي امام حسين عليه السلام اين است كه كوثر، آنگاه كه گريه كنندگان بر حسين عليه السلام از آن مي نوشند، خوشحال مي شود.

ب: آن طور كه در روايت آمده است، آب حيات در بهشت با اشك هايي كه براي آن حضرت ريخته شده است، در هم مي آميزد و بر گوارايي آن مي افزايد.

ج: خداوند اشك ديده ها را به آن حضرت اختصاص داده است، چرا كه آن حضرت كشته اشك چشم است و در اثر بردن نام آن حضرت و هر آنچه به نام اوست و در اثر ذكر مصيبت امام و بوييدن تربت پاك او اشك از ديده ها جاري مي شود.

د: شيعيان آن حضرت هر آب سرد و گوارايي بنوشند بايد حسين عليه السلام را ياد كنند، چرا كه ايشان فرمودند: اي شيعيان من، هر گاه آب سرد و گوارايي نوشيديد مرا ياد كنيد. امام صادق عليه السلام نيز فرمودند: من هرگز آب سرد و گوارايي ننوشيدم مگر اينكه حسين عليه السلام را ياد كردم.

حكمتي كه در حقوق چهارگانه مربوط به آب براي حسين عليه السلام وجود دارد، ممكن است به خاطر يكي از اين دو وجه باشد: يكي اينكه امام حسين عليه السلام را از حقوق چهارگانه اي كه نسبت به آب داشت منع كردند؛ كه اين حقوق عبارتند از:

يكم: آب حق مشترك ميان ايشان و همه مردم است؛ زيرا همه مردم در آب و زمين شريكند. به همين خاطر مي توان از نهرهايي كه متعلق به ديگران است، بدون اجازه صاحبان آنها، آب نوشيد، و شايد به همين خاطر باشد كه سيراب كردن كافر تشنه، امري مستحب است.

دوم: از جهت اشتراك با تمام موجودات ذي روح؛ زيرا تمام موجودات ذي روح حق دارند از آب بهره مند شوند. به همين دليل هرگاه خوف آن رود كه حيوان يا ذي روحي از تشنگي تلف مي شود، لازم است تيمم كرد و آب را به آن داد.

سوم: به خاطر حق سيراب كردن مردم كوفه است كه حضرت بر آنها دارد. امام عليه السلام سه مرتبه آنها را در كوفه سيراب كرد. يك بار در صفين، بار ديگر در قادسيه و يك بار هم هنگامي كه با لشكر حربن رياحي روبرو شد.

چهارم: حق خاص امام حسين عليه السلام نسبت به فرات؛ زيرا فرات مهر فاطمه زهراء سلام الله عليها از جانب خداوند، هنگام ازدواج با امام علي عليه السلام است. اما هيچ كس اين حقوق را نسبت به آن حضرت رعايت نكرد، حتي وقتي قطره اي آب براي فرزندش مطالبه كرد و كودك را به آنها نشان داد كه چگونه از تشنگي پرپر مي زند، به او رحم نكردند. آنگاه براي خودش آب خواست، اما به آن حضرت هم آب ندادند و ايشان لب تشنه به شهادت رسيد.

اي حسين! من پيش از تو سراغ ندارم كه دريايي از تشنگي مرده باشد و يا شيري كه شتران گرد او را گرفته باشند.

وجه دوم

وجه دوم اين است كه تشنگي آن حضرت در چهار عضو ايشان اثر گذاشت: لب مباركشان از شدت تشنگي خشكيده شد. كبد ايشان در اثر نبودن آب تفتيده گرديد.

خود امام عليه السلام وقتي اظهار تشنگي كرد از اين مسأله خبر داد. امام عليه السلام قبل از آن، تا زماني كه بر روي پاي خود ايستاده بود اين موضوع را اظهار نكرد، بلكه زماني كه نااميد شد و دريافت دشمن نيز يقين پيدا كرده كه ايشان زنده نمي ماند، خطاب به آنها گفت: قطره آبي به من بدهيد، جگرم از تشنگي پاره پاره شد. آن طور كه در حديث آمده است، زبان امام نيز از شدت گرداندن در دهان، مجروح شده بود و چشم ايشان نيز از شدت تشنگي تيره و تار شده بود. در حديث جبرئيل به آدم آمده است: اي آدم! كاش او را مي ديدي در حالي كه فرياد و اعطشا مي زند.

بر شهيد آغشته به خوني گريه كنيد كه ديدگان بسياري بر او گريه كردند و بر آن تشنه لبي گريه كنيد كه اگر تمام آب درياها مركب شوند و براي مدح و ثناي او به كار روند نمي توان مدح او را نوشت.