بازگشت

امام حسين جامع بين اضداد بود


در روز عاشورا امام حسين عليه السلام به خاطر اموري مضطرب شدند، اما هر چه به اضطراب حضرت افزوده مي شد، قلبش آرام تر مي شد. بنابراين حسين عليه السلام همان مضطرب وقور است.

امام حسين عليه السلام در مواردي گريه كردند، اما گريه بر صبر آن حضرت افزود تا جايي كه صبر او ملائكه را به تعجب واداشت، پس امام گريان صبور است.

امام حسين عليه السلام تنها و بي ياور بود، اما در همان حال، در جلالت شاءن و عظمت، خود يك لشكر بود، و به تنهايي وقتي به دشمن حمله مي كرد، دشمن چون گله بزي كه گرگ بر او حمله ور شده باشد، از مقابل امام مي گريخت، پس امام تنها اما صاحب يك لشكر است.

امام براي اتمام حجت استغاثه مي كرد، و در همان حال به فرياد هر كس ‍ كه او را صدا مي زد و مي گفت: يا ابا عبدالله مرا درياب مي رسيد، پس ‍ امام هم مغيث است و هم مستغيث.

شهدا همه، جان خود را فداي امام حسين عليه السلام كردند، امام نيز جان شريف خود را براي نجات و هدايت آنها فدا كرد. به همين خاطر برخي از حكما زبان حال حضرت را خطاب به اصحابش چنين بيان كرده اند كه: شما جان خود را فداي من كرديد و من هم خود را براي نجات شما از آتش جهنم فدا كردم. بنابراين، امام حسين عليه السلام كسي است كه هم جان ها برايش فدا شد و هم خودش فداي جان ها شد.

امام در حالي كه با بدن تكه تكه شده بر زمين افتاده بود، در همان حال براي نجات اهل بيت و هر كس به سوي او آمده بود، تلاش مي كرد، پس امام همان به خون غلطان تلاشگر است.

امام عليه السلام به قدري تشنه بودند كه زبانشان را در اطراف دهان مي گرداند، اما در عين حال سعي مي كرد تشنگان را سيراب كند. حتي امام خواستند قبل از اينكه خودشان آب بنوشند، ذوالجناح را هم سيراب كنند؛ پس امام ساقي لب تشنه است.

براي امام حسين عليه السلام هيچ ماءمن و پناهي باقي نمانده بود، اما امام هر خائف بي پناهي را پناه بود. لذا امام حسين عليه السلام پناه بي پناهان است.