بازگشت

اميد مؤكد


اين حالت، اميد مرا مؤ كد كرد؛ زيرا راه هاي اطمينان قلب و آنچه به من امنيت مي بخشد، پياپي شدند و خواص و ويژگي هاي عجيبي كه در وسايل حسيني ملاحظه كردم آرامش خاطر و سكون قلب به من داد.

اولا: يكي از آن خواص اين است كه نوافل نمازهاي واجب در پذيرفته شدن نماز واجب كه پذيرش آن سبب پذيرش ديگر اعمال مكلفين مي شود، اثر كامل دارد و كاستي هاي فرائض را رفع مي كند. بنابراين چگونه وسايل حسيني كه فضيلت بالاتري دارند، در قبول اعمال اثر نبخشند، حتما به طريق اولي اثر مي بخشند.

ثانيا: قبول يا حبط اعمال و عبادات در جايي است كه به اختيار و تكلف و قصد قربت از شخص مكلف سرزده باشد، در حالي كه در وسايل حسيني مترتب شدن آثار، هميشه مربوط و منوط به اختيار نيست و وسايل حسيني اعمالي نيستند كه رد يا حبط شوند يا بتوان آنها را از صاحبش گرفت. مانند رقت و دلسوزي بر مصائب امام حسين عليه السلام كه گاهي با قصد و تأمل و ملاحظه اين است كه آن حضرت، امام مفترض الطاعة هستند، و گاهي رقت و بكاء بدون ملاحظه امري و فقط به محض شنيدن ماوقع حاصل مي شود، هر چند كه شخص، مظلوم را نشناسد، ما همين قدر كه بداند او يكي از بندگان خدا يا مسلمان است، حالت رقت و بكاء بر او دست مي دهد.

حتي بالاتر از اين، اگر بر مخالف اسلام هم اين مصيبت ها وارد شود، شنونده دچار رقت و بكاء مي شود. حداقل درباره كودكان و چگونگي مرگ ناشي از تشنگي آنها و كشته شدن با شمشير و بر سينه امام حسين عليه السلام نشستن، يا با تير بر دست مبارك ايشان زدن كه در حالت طلب آب براي كودك شيرخوار تشنه خود بودند، چنين حالتي عارض مي شود؛ چرا كه نهايت آنچه دشمن درصدد انجام آن بر مي آيد، همانا مضروب و مجروح و اهانت بر كشته و مقتولي است كه روي زمين افتاده است، اما بدن را زير سرنيزه ها كردن و در جاهاي مختلف گرداندن و بعد از 200 سال نبش ‍ قبر كردن، از جمله امور بسيار زشت و ناپسند و رقت انگيز است كه بي اختيار موجب جاري شدن اشك مي شود و بدون ترديد اين تأثرات موجب عنايت حق و جلب رحمت هاي باري تعالي مي گردد. مگر نه اين است كه يونس به خاطر تأثر و اندوه بر مرگ موسي و هارون و آل عمران مورد عنايت حق واقع شد و عذاب دنيا از او رفع گرديد، [1] پس چگونه خداوند كسي را كه بر آل عمران و آل ابراهيم تاءسف و اندوه به دل دارد، مأيوس كند؟!

هيچ عملي مانع از همه تأثيرات امام حسين عليه السلام نمي شود.

مؤثرات كلي قوي، اگر با مانعي همراه گردد، ممكن است تأثير كلي را از دست بدهد، اما اثر بخشي جزئي آن باقي خواهد بود. در توسل به امام حسين عليه السلام تأثيرات عظيمي است كه هر گاه صفات و اعمال شخصي مانع از تأثير تام آنها بشود، تأثير جزئي آن باقي است.

و من به همان تأثير جزئي قانع هستم؛ چرا كه در تأثير زيارت آن حضرت آمده است كه زائرش شفيع ده يا صد نفر قرار مي گيرد، يا به او گفته مي شود دست هر كس را كه دوست داري بگير و او را وارد بهشت كن. و چون من خود را مي بينم كه درهاي هفتگانه جهنم بر رويم باز شده است، بلكه در همين حال ملاحظه مي كنم كه با زنجيرها و غل هايش بر من احاطه دارد و نشانه هاي جاودانگي در آتش بر من ظاهر گرديده، اميدي ندارم كه در روز محشر از شفيعان باشم، بلكه به اين قانع هستم كه كسي دست مرا بگيرد و از خطرات قيامت نجات دهد؛ حتي من قانع به اين هستم كه - ولو بعد از مدتي - مرا از جهنم بيرون آورد و از خلود آتش نجات دهد.

همچنين در فضيلت زيارت امام حسين عليه السلام وارد شده است كه زائر امام حسين در عرش با حضرت حق باري تعالي هم سخن مي باشد. من در اين جايگاه نيستم، و به اين بسنده مي كنم كه فرشته اي از فرشتگان رحمت با من سخن بگويد.

همچنين در فضيلت زيارت آن حضرت آمده است كه زائر ممكن است به اين وسيله از ساقيان كوثر باشد، باز من چنين شايستگي و لياقتي را ندارم، ولي راضي هستم از كساني باشم كه در ميان آتش دوزخ، بهشتيان را مخاطب قرار داده و بگويم: از آن آب به ما هم بدهيد و يكي از ساقيان كوثر مرا سيراب كند. و نيز در فضيلت زيارت امام حسين عليه السلام وارد شده است كه به واسطه زيارت ايشان، ممكن است شخص به مقامي برسد كه با پيامبر اسلام همسفره شود و در بهشت با آن حضرت بر سر يك سفره بنشيند، كه البته من اين لياقت را ندارم و به اين بسنده مي كنم كه از درخت زقوم رهايي يابم. بنابراين، اگر اين تأثيرات عظيم و قوي با موانع همراه گردد، آثار جزئي از آن سلب نخواهد شد.

مطلب ديگر اينكه ممكن است شخص در آن واحد به همه وسايل حسيني دست يابد كه پائين ترين درجه آن تباكي بر آن حضرت است و بالاترين آن، شهادت در پيشگاهش مي باشد كه با حصول شهادت، در آن واحد، اجر و مزد همه عبادت ها حاصل مي شود. و اين چنين است كه مثلا اگر مجلسي براي ذكر مصيبت هاي امام حسين عليه السلام برپا شد و در آن مجلس آنچه را بر ايشان رفت يادآور شوند و در آن مجلس بگريانند و گريه كنند و تباكي و حزن و غم و اندوه حاصل شود و دل به آن حضرت توجه پيدا كند و بر او درود و سلام بفرستد و اين حالت با معرفت و توجه به مقام و عظمت آن حضرت و تصور حالت ايشان و آرزوي نصرت و ياري او و شهادت در پيشگاهش باشد، چنين شخصي به ثواب تمام وسايل حسيني دست يافته و همه عبادت هاي خدا را به جا آورده و حتي به ثواب شهادت در راه خدا نائل گشته است كه ما اخبار و رواياتي را كه دلالت بر اين امور دارد، خواهيم آورد.

علاوه بر اينها، بر اساس آنچه كه از اخبار و روايات استنباط مي شود، چنان مجلسي، جميع صفات مشاهد شريفه را داراست و داراي چهارده ويژگي مي باشد.


پاورقي

[1] يونس در شکم ماهي گرفتار بود و قارون در شکم زمين معذب؛ وقتي وقتي يونس بر او گذر کرد، از او احوال موسي و هارون و آل عمران را جويا شد و چون از مرگ آنها با خبر شد، متأثر گشت. خداوند آن محبت را به حساب مي آورد و عذاب دنيا را از يونس رفع فرمود.