بازگشت

ايمان موجب و معيار حصول نجات است


آري، به ايمان كه مدار قبول اعمال و شرط تحصيل نجات از اهوال و خطرات است، نظر افكندم؛ متاءسفانه از نشانه هاي آن، چه ناقص و چه كامل اثري نديدم، حتي از ضعيف ترين درجات ايمان و عالي ترين آن در قلب و اعضاي خويش چيزي نيافتم كه بتواند مانع از جاودانگي در آتش باشد. بعد از مدت طولاني، به اخلاق پسنديده نظر كردم؛ شگفتا كه رذايل و خلاف اخلاق پسنديده را در خويش يافتم. اعمال صالح و طاعات و واجبات را مورد دقت قرار دادم؛ ديدم كه صحت پذيرش آن شرايطي كه من حتي يك بار هم توفيق كسب آن را نداشته ام. در اينجا بود كه خوف بر من چيره شد و به سر حد قنوط و يأس نزديك شدم؛ اما: